*** پایگاه حقوقی، علمی، تحلیلی علی ربیعی ***

*** پایگاه حقوقی، علمی، تحلیلی علی ربیعی ***

*** مطالب مفید حقوقی و غیرحقوقی ***
*** پایگاه حقوقی، علمی، تحلیلی علی ربیعی ***

*** پایگاه حقوقی، علمی، تحلیلی علی ربیعی ***

*** مطالب مفید حقوقی و غیرحقوقی ***

بررسی جرم جنایت علیه میت

وصیت و پیوند اعضا

مرگ به معنای پایان و توقف فعالیت‌‌های قلب و از بین رفتن بدون بازگشت اعمال مغزی است که انسان زنده را به میت تبدیل می‌کند. پدیده‌ای که آثار حقوفی چون حال شدن دیون ، انحلال عقد نکاح بین میت و همسرش ، تعیین وراث متوفی و
را در پی دارد. .

طبق آنچه حقوقدانان گفته‌اند زندگی انسان قرار گرفته بین   دو حد تولد و مرگ است. ولی باید توجه داشت که پدیده‌ی مرگ وصف انسانی انسان را زایل نمی‌کند بلکه صفت زنده انسان را تبدیل به مرده می‌کند. با توجه به این مطلب این پرسش به ذهن خطور می‌کند که: حقوق انسان مرده چیست؟ آیا مرگ سبب زوال حقوق انسانی است و یا خلاف این نظر است و چتر حمایت حقوقی پس از مرگ هم بر میت سایه گستر است ؟

ماده
۹۵۶ق.م توضیح می‌دهد :« اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام می‌شود .»

آیا با توجه به این ماده حقوق با مرگ خاتمه می‌یابد ؟ و یا با توجه به ماده
۹۵۸ق.م :« هر انسان متمع از حقوق مدنی خواهد بود . لیکن هیچ کس نمی‌تواند حقوق خود را اجرا کند مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد .» باید مرده را دارای حقوق نسبت به تمامیت جسمی و حمایت معنوی دانست؟ آیا بازه‌ی حقیقی اتمام اهلیت مرگ است؟ ضمانت اجرای تعرض به تمامیت جسمانی و معنوی میت چیست ؟ و آیا این تعرض جرم است؟

آنچه در این مقاله کوشش به طرح آن شده است بیان حقوق احتمالی میت و آثار تعرض به آن است تا در نهایت مفهوم ماده
۹۵۶ق.م وضوح بیشتری یابد .( حقوق جزای اختصاصی،گلدوزیان ایرج،تهران: دانشگاه تهران ،۱۳۸۳)

حمایت از بعد جسمانی انسان:

حمایت اسلام از بعد جسمانی انسان از مسلمات است . چنانچه آیه‌ی
۳۳ سوره‌ی بنی اسرائیل و قسمتی از آیه ۳۲ سوره‌ی مائده نیز به صراحت تحریم قتل به ناحق را ،بیان نموده‌اند . این

حمایت پس از مرگ نیز از بین نمی‌رود.

وصیت بر جسم:

در مورد ماهیت وصیت بر جسم دو دسته نظر وجود دارد؛ بدین معنا که اگر شخصی وصیت کند که جسم او پس از مرگ برای آموزش و پیشرفت علم به آزمایشگاه های تشریح سپرده شود؛ عده‌ای[مانند دکتر باریکلو.] معتقدند از آن جا که وصیت بر جسم برای تشریح، با ادل
ۀ موجود دفن فوری -که بدون شک از واجبات هم محسوب می‌شود- منافات دارد؛ در نتیجه باید گفت که وصیت بر جسم برای تشریح باطل است؛ یعنی اگر کسی به طور کلی وصیت کند که جنازه‌اش برای تشریح به آزمایشگاه برده شود این وصیت اعتبار حقوقی ندارد، اما نظر مخالفی[از جمله ارائه دهندگان آن می‌توان به دکتر صفایی اشاره کرد.] هم وجود دارد که معتقد است: از آن جا که این وصیت بر خلاف قواعد آمره نیست و دارای فایده اجتماعی‌ است؛ وصیت صحیح است و همچنین اگر متوفّی، تکلیفی در این زمینه معین ننموده باشد این حق به ورّاثش منتقل می‌شود. البته به نظر نیز چنین مقبول‌تر است که بنا به مصالح عموم و با توجه به نیاز جامعۀ پزشکی برای پیشرفت به تشریح، دفع افسد به فاسد کنیم و اگرچه دفن سریع جنازه از واجبات است، ولی باتوجه به مصلحت، تشریح میت و وصیت بر جسم برای این منظور را صحیح بدانیم.( کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج۷، ص ۲۲۸، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، تهران، ۱۴۰۷ ه‍ ق.)

در بحث حقوق میت نسبت به تمامیت جسمانی چند مطلب را می‌توان عنوان کرد که نخست به شرح وصیت بر جسم می‌پردازیم:

در مورد ماهیت وصیت بر جسم دو دسته نظر وجود دارد بدین معنا که اگر شخصی وصیت کند که جسم او پس از مرگ برای آموزش و پیشرفت علم به آزمایشگاههای تشریح سپرده شود ؛ عده‌ای از جمله دکتر باریکلو معتقدند از آنجا که وصیت بر جسم برای تشریح با ادله‌ی موجود دفن فوری که بدون شک از واجبات هم محسوب می‌شود ، منافات دارد؛ در نتیجه باید گفت که وصیت بر جسم برای تشریح باطل است . یعنی اگر کسی به طور کلی وصیت کند که جنازه‌اش برای تشریح به آزمایشگاه برده شود این وصیت اعتبار حقوقی ندارد. اما نظر مخالفی هم وجود دارد که از جمله ارائه دهندگان آن می‌توان به جناب دکتر صفایی اشاره کرد . ایشان معتقدند از آنجا که این وصیت بر خلاف قواعد آمره نیست و از آنجا که این وصیت دارای فایده اجتماعی‌است ؛ وصیت صحیح است و همچنین اگر متوفی تکلیفی در این زمینه معین ننموده باشد این حق به وراثش منتقل می‌شود.( پیوند اعضاء،عباسی محمود،تهران:حقوقی
۱۳۸۲ )

البته به نظر نیز چنین مقبول‌تر است که بنا به مصالح عموم و با توجه به نیاز جامعه‌ی پزشکی برای پیشرفت به تشریح، دفع افسد به فاسد کنیم و اگرچه دفن سریع جنازه از واجبات است ولی باتوجه به مصلحت ، تشریح میت و وصیت بر جسم برای این منظور را صحیح بدانیم .

پیوند اعضا از میت :

طبق آنچه که گفته شد نظری که غالب است و صحیح‌تر به نظر می‌رسد پذیرش و تصدیق وصیت بر جسم است. اما باید توجه داشت که این مسئله به وصیت بر جسم برای اهدای جنازه جهت تشریح محدود نمی‌شود و باید توجه داشت که گاه این امکان وجود دارد که نیاز و تقدس حیات انسان‌ها، لزوم پیوند اعضا از مرده به زنده را به‌وجود آورد، مسئله‌ای که حقوق نیز آن را نادیده نگرفته و در سال
۱۳۷۹ قانونش را به تصویب مجلس شورای اسلامی رسانده است. باید توجه داشت که در کشور ما افراد می‌توانند با تهیه کارت اهداء اعضا تمایل خود به اهداء اعضایشان پس از مرگ را اعلام کنند، اما باید توجه داشت که این کارت تکلیف حقوقی ایجاد نمی کند و فرد می‌تواند درخواست خود را پس بگیرد. حتی در صورت وجود کارت نیز این ورثه هستند که باید در رابطه با پیوند تصمیم‌گیری کنند و این کارت فقط در جهت آماده سازی روحی ورثه متوفی و در نظر گرفتن تمایل میت دارای ارزش است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد