*** پایگاه حقوقی، علمی، تحلیلی علی ربیعی ***

*** پایگاه حقوقی، علمی، تحلیلی علی ربیعی ***

*** مطالب مفید حقوقی و غیرحقوقی ***
*** پایگاه حقوقی، علمی، تحلیلی علی ربیعی ***

*** پایگاه حقوقی، علمی، تحلیلی علی ربیعی ***

*** مطالب مفید حقوقی و غیرحقوقی ***

نحوه بدست اوردن ناو سهم

کاربرد NAV هر سهم
مهم*ترین نکته آنست که قیمت سهام صندوق*های سرمایه*گذاری مشترک و یونیت*تراست مبتنی بر NAV هر سهم آنهاست. به عبارت دیگر قیمتی که سرمایه*گذاران برای خرید سهام شرکت*های مذکور می*پردازند برآوردی از NAV هر سهم به*علاوه حق*الزحمه صندوق است. همچنین قیمتی که سرمایه*گذاران در فروش هر سهم این گونه شرکت*ها دریافت می*نمایند معادل برآوردی از NAV هر سهم منهای حق*الزحمه صندوق می*باشد.
استفاده از NAV هر سهم
حال که از مفهوم NAV هر سهم تا حدودی آگاه شدیم در این بخش به این سوال پاسخ می*دهیم که آیا ارزش ذاتی سهام شرکت*های سرمایه*گذاری ایرانی را می*توان با محاسبه NAV هر سهم به دست آورد؟ پاسخ چندان دقیق نیست. ابتدا به موارد زیر توجه نمایید:
·شرکت*های سرمایه*گذاری بورسی ایران از نوع سرمایه ثابت هستند. از این رو طبق عرف و مقررات غالب کشورها چنین شرکت*هایی الزامی به محاسبه و ارائه NAV ندارند.
·غالب شرکت*های سرمایه*گذاری بورسی کشور فعالیتی ترکیبی دارند یعنی علاوه بر مدیریت سرمایه*گذاری در اوراق بهادار اقدام به کنترل و مدیریت دیگر شرکت*ها (هلدینگ) نیز می*نمایند. عملیات هلدینگی موجب پیچیدگی و ابهام در محاسبه NAV هر سهماستی*گردد.
·اکثریت شرکت*های سرمایه*گذاری بورسی، دارای پرتفوی غیر بورسی نیز می باشند. قیمت*گذاری شرکت*های غیر بورسی که غالبا حجم عظیمی از سرمایه*گذاری*ها را تشکیل می*دهد نیز با دشواری*ها و ابهام*های متعددی روبه*روست، به نحوی که با اطلاعات یکسان، دو تحلیلگر مالی NAV های کاملاً متفاوتی را استخراج می*کنند. فقدان گزارش EPS و نوع فعالیت چنین شرکت*هایی در برخی موارد به تنوع محاسبات دامن می*زند.
·در مفهوم محاسبه NAV هر سهم فرض بر آن بوده است که شرکت* سرمایه*گذاری به جز پرتفوی سرمایه*گذاری خود دارایی*های با اهمیتی نداشته باشد. در حالی*که دارایی*های بسیاری از شرکت*های سرمایه*گذاری بورسی ما حاوی حجم بالایی از اموال و دارایی*های غیر سرمایه*گذاری است که محاسبه NAV هر سهم را مخدوش می*سازد.
·برخی از شرکت*های سرمایه*گذاری بورسی موجود علاوه بر فعالیت*های سرمایه*گذاری درگیر فعالیت*های تولیدی و خدماتی هستند. مسلماً محاسبه NAV هر سهم چنین شرکت*هایی فاقد محتوای علمی و عملی است.
·گزارش صورت وضعیت پرتفوی سرمایه*گذاری ماهانه برخی از شرکت*های سرمایه*گذاری دارای رقمی بسیار عظیم با عنوان سایر شرکت*های پذیرفته شده در بورس یا خارج از بورس است. هر چند مالکیت چنین شرکت*هایی کمتر از 3 یا 5 درصد است اما فقدان اطلاعات مربوطه، شفافیت محاسبه NAV هر سهم توسط تحلیلگران مالی را کاهش می*دهد.
به هر ترتیب مشکلات و نارسایی*هایی از این دست موجب جدایی NAV هر سهم مندرج در گزارش صورت وضعیت پرتفوی سرمایه*گذاری با قیمت سهام شرکت*های سرمایه*گذاری گردیده است. به عنوان نمونه درحالی *که NAV هر سهم پرتفوی شرکت سرمایه*گذاری البرز در تاریخ 31/1/1383 معادل 2453 ریال در اطلاعیه مورخ 11/3/1383 بورس عنوان شده است، قیمت سهام شرکت در تاریخ مذکور 3654 ریال بوده است. این تفاوت برای شرکت*هایی که سرمایه*گذاری*های غیربورسی بیشتری دارند، مشهودتر است زیرا در اطلاعیه*های صورت وضعیت پرتفوی سرمایه*گذاری،NAV هر سهم بر مبنای ارزش بازار شرکت*های پذیرفته شده در بورس برای هر سهم محاسبه می*گردد. از این رو سرمایه*گذاران غالباً ناچار به دخیل نمودن حدس و گمان*های خود برای محاسبه NAV هر سهم جهت برآورد تقریبی قیمت سهام شرکت*های مذکور هستند. مشکلات و دشواری*های محاسبه NAV هر سهم موجب گردیده است که برخی از سرمایه*گذاران، شرکت*های سرمایه*گذاری را نیز بر مبنای EPS آنها قیمت*گذاری کنند.
نحوه محاسبه NAV در مورد شرکت*های سرمایه*گذاری
ارزش خالص دارایی ها یا NAV مطابق تعریف عبارت از خالص ارزش دارایی*های یک شرکت و به عبارت دیگر، ارزش کل دارایی*های شرکت پس از کسر بدهی*ها می*باشد. از نظر حسابداری، کشف NAV آسان است، زیرا حقوق صاحبان سهام بر حسب خالص دارایی*های شرکت اندازه*گیری می*شود. در ترازنامه شرکتها این مسأله قابل مشاهده است. نمونه ای از ترازنامه یک شرکت در شکل 1 نشان داده شده است.

شکل فوق به خوبی معادله حسابداری را نشان می*دهد: مجموع دارایی*های یک شرکت برابر است با جمع بدهی*ها و حقوق صاحبان سهام. به عبارت دیگر، از نظر حسابداری (که گزارش*های شرکت*ها نیز بر مبنای استانداردهای آن در بورس منتشر می*شود)، حقوق صاحبان سهام معادل خالص دارایی*های شرکت است که از تفاوت دارایی*ها و بدهی*ها به دست می*آید. بنابراین از لحاظ حسابداری، NAV یک شرکت در زمان ارائه صورت*های مالی معادل با رقم حقوق صاحبان سهام شرکت خواهد بود.
اما دربرآورد تحلیلی، این رقم نمی*تواند انعکاس دقیقی از خالص ارزش دارایی*های شرکت ارائه دهد که علت آن نیز به برخی محدودیت*های ترازنامه باز می*گردد. واقعیت این است که در ترازنامه، ارزش بسیاری از دارایی*ها به بهای تمام شده تاریخی گزارش می*شوند که در برخی سرفصل*ها نظیر سرمایه*گذاری*ها و دارایی*های ثابت، بین ارزش روز آنها و مبلغ دفتری تفاوت وجود دارد. در بعضی موارد، این تفاوت بین بهای تمام شده تاریخی و ارزش*های جاری زیاد بوده و باعث لطمه به سودمندی اطلاعات مربوط به دارایی*ها در ترازنامه می*شود. این در حالی است که در ستون مقابل (سمت چپ)، کلیه بدهی*ها به ارزش روز منعکس می*شود. البته منشاء این نحوه ارائه اطلاعات در ترازنامه به اصول حسابداری مربوط می*شود که بحث در خصوص آنها در این مختصر نمی*گنجد، اما مقصود این است که اثر عوامل فوق موجب می*شود تا نحوه محاسبه خالص ارزش دارایی*ها برای تحلیل گران دستخوش تغییراتی شود و رقم حاصل، معادل با رقم حقوق صاحبان سهام نباشد. بدین ترتیب به منظور محاسبه دقیق خالص ارزش دارایی*ها در شرکت*های سرمایه*گذاری لازم است که ارزش روز سرمایه*گذاری*های انجام شده توسط این شرکت*ها کشف شود. سرفصل سرمایه*گذاری*ها در ترازنامه از دو بخش کوتاه مدت و بلند مدت تشکیل می*شود.
اغلب شرکت*های سرمایه*گذاری در بورس تهران، سرمایه*گذاری*های سریع*المعامله (کوتاه*مدت) خود را به روش «اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش» در صورت*های مالی منعکس می*کنند. مفهوم استفاده از این روش این است که سرمایه*گذاری در ترازنامه به ارزش بهای تمام شده یا ارزش بازار (هر کدام کمتر است) ثبت خواهد شد. همچنین سرمایه*گذاری*های بلندمدت نیز مطابق استاندارد*های حسابداری، به بهای تمام شده پس از اخذ هر گونه ذخیره کاهش ارزش منعکس می*شوند. بنابراین به منظور کشف NAV سهام شرکت*های سرمایه*گذاری لازم است ابتدا سرمایه*گذاری*های شرکت را ارزش گذاری کنیم و سپس این رقم را با بهای تمام شده مندرج در ترازنامه مقایسه نماییم و در صورتی که ارزش بازار بیشتر از بهای تمام شده باشد، مبلغ «مازاد ارزش نسبت به بهای تمام شده» باید در محاسبه خالص ارزش دارایی*ها در نظر گرفته شود. زیرا در حقیقت این مازاد ارزش، به هنگام ارائه اطلاعات در بخش دارایی*ها در ترازنامه پنهان مانده است. بنابراین فرمول محاسبه خالص ارزش دارایی*های یک شرکت به صورت زیر به دست می*آید:
حقوق صاحبان سهام + مازاد ارزش سرمایه*گذاری*ها نسبت به بهای تمام شده = خالص ارزش دارایی*ها (NAV)
بدیهی است انجام محاسبه فوق در زمانی که کلیه سرمایه*گذاری*ها در سهام بورسی صورت گرفته باشد آسان است، اما پیچیدگی، زمانی آشکار می*شود که شرکت سرمایه*گذاری فعالیت*هایی خارج از بورس داشته باشد که در این حالت معمولاً اختلاف زیادی بین تحلیلگران در خصوص محاسبه NAV بروز می*کند که علت آن نیز به فقدان بازار منصفانه برای ارزش*گذاری سرمایه*گذاری*ها باز می*گردد. به منظور توضیح بیشتر مثال ساده*ای ارائه می*کنیم:
شرکت سرمایه گذاری «الف» را در نظر بگیرید که در سال X1 اقدام به پذیره نویسی کرده و در نهایت سرمایه ثبت شده ای معادل هزار واحد داشته است. برای سهولت فرض می*کنیم کل موجودی در حساب بانک قرض*الحسنه نگهداری شود. همچنین در این مثال فقط بر مسأله سرمایه گذاری*های شرکت تمرکز شده و آثار سایر درآمدها و هزینه*ها و اندوخته*ها و غیره در ارائه صورت*های مالی در نظر گرفته نشده است. در پایان سال X1نمونه ترازنامه شرکت به صورت شکل 2 خواهد بود.

همان*طور که پیداست در پایان سال نخست، شرکت هیچگونه فعالیتی نداشته و طبیعتاً تغییراتی در اجزای معادله حسابداری به وقوع نپیوسته است. در این حالت NAV، معادل رقم حسابداری آن یعنی حقوق صاحبان سهام (1000 واحد) خواهد بود.
حال فرض کنید در سال 2X شرکت اقدام به سرمایه*گذاری کوتاه مدت 800 واحدی در سهام شرکت «ب» در بورس می*کند. با فرض آنکه سرمایه*گذاری انجام شده توسط شرکت «الف» مشمول دریافت سود نقدی در این سال نشود و قیمت سهام خریداری شده در پایان سال دقیقاً معادل رقم بهای تمام شده باشد، ترازنامه شرکت سرمایه گذاری
«الف» در پایان سال 2X به صورت شکل 3 خواهد بود.

به طوری که ملاحظه می*کنید بر اثر این معامله، بخشی از یک نوع دارایی یعنی موجودی نقد به دارایی دیگر یعنی سرمایه گذاری در سهام شرکت «ب»، تبدیل شده است. در این نمونه، ارزش بازار سرمایه*گذاری*ها در زمان ارائه ترازنامه معادل بهای تمام شده می*باشد بنابراین هیچ*گونه مازاد ارزش نسبت به بهای تمام شده در سرمایه*گذاری*ها ایجاد نشده و NAV کماکان معادل رقم حقوق صاحبان سهام در پایان این دوره مالی خواهد بود.
حال فرض کنید در سال 3Xسهام شرکت «ب» باز هم تقسیم سود نقدی نداشته باشد، اما از سوی دیگر قیمت سهام آن در بورس به نحوی افزایش یابد که در پایان سال، ارزش بازار سرمایه*گذاری انجام شده توسط شرکت «الف» در سهام «ب» به 900 واحد برسد.
در این صورت ترازنامه شرکت سرمایه گذاری «الف» در پایان سال 3X باز هم به شکل جدول 3 خواهد بود و تغییراتی در ارائه ترازنامه نسبت به سال گذشته ایجاد نخواهد شد.
اما از منظر تحلیلی، ارزش بازار سرمایه*گذاری*ها با 100 واحد افزایش نسبت به بهای تمام شده مواجه شده که این پتانسیل بالقوه در ترازنامه منعکس نمی*شود. بنابراین خالص ارزش دارایی*های شرکت معادل 1100 واحد خواهد بود که این رقم از حاصل جمع حقوق صاحبان سهام (1000 واحد) و مازاد ارزش بازار سرمایه*گذاری*ها نسبت به بهای تمام شده (100 واحد) تشکیل شده است. بنابراین می*توان گفت در صورتی که به طور مثال سرمایه شرکت «الف» به ده سهم 100 واحدی در زمان پذیره نویسی تقسیم شده باشد، خالص ارزش دارایی*ها (NAV) هر سهم در پایان سال سوم معادل 110 واحد خواهد بود.
نحوه کاربرد NAV در بورس اوراق بهادار
جهت ارزیابی واقعی بودن ارزشگذاری سهام شرکتهای سرمایه گذاری، از نسبت قیمت به خالص ارزش دارایی ها P/NAV استفاده می شود. این شاخص از دیدگاه علمی از اعتبار بالاتری در مقایسه با نسبت P/E برخوردار است. زیرا چنین می توان استدلال کرد که NAV تابعی است از متغیر پرتفوی که دستیابی به آن براساس ارزشگذاری بر سهام شرکتها و صنایع دارای مزیتهای نسبی که با ریسک کمتری همراه هستند، صورت می پذیرد.در همین راستا در صورتی که نسبتP/NAV یک واحد باشد، می توان استنتاج کرد که قیمت جاری سهم منطبق با خالص ارزش دارایی های شرکت دارنده در حال داد و ستد است. میانگین این نسبت در بین شرکتهای سرمایه گذاری بازار بورس اوراق بهادار کشور 0.7 واحد است

قانون تجارت

برای دانلود روی لینک زیر کلیک نمایید

دانلود

درباره «لعان» و «احرام» چه می‌دانید؟

درباره «لعان» و «احرام» چه می‌دانید؟

لعان هنگامی تحقق می‌یابد که شوهر به زن نسبت زنا دهد، یا فرزندی را که زن به دنیا آورده است از خود نفی کند.

در این صورت زوجین نزد حاکم شرع حضور می‌یابند و مرد چهار بار سوگند یاد می‌کند که راست می‌گوید و بار پنجم می‌گوید: لعنت خدا بر من اگر دروغگو باشم. آن گاه زن چهار بار سوگند می‌خورد که مرد دروغ می‌گوید، سپس می‌گوید: خشم خدا بر من اگر او راست گفته باشد. پس از انجام این مراسم زن همیشه به شوهر حرام می‌گردد و فرزند مورد لعان هم به شوهر ملحق نخواهد شد.

تفریقی که با لعان حاصل می شود، موجب حرمت ابدی است.

احرام

احرام نیز در لغت به معنی منع و حرام کردن است و در اصطلاح فقهی حالتی است که زائر خانه خدا با انجام تشریفات مذهبی و پوشیدن جامه خاصی که نشانه آغاز اعمال حج است پیدا می کند و او را در این حالت محرم گویند.

محرم از پاره‌ای اعمال که او را از سیر به سوی حق باز می دارد از جمله نکاح، منع شده است. هرگاه کسی درحال احرام ازدواج کند، عقد باطل است و اگر علم به حرمت نکاح داشته باشد، بعدها هم نمی تواند با طرف دیگر ازدواج کند و به تعبیر دیگر، ازدواج بین آنان حرام موبد خواهد شد.

ماده 1053 قانون مدنی در این زمینه می گوید:« عقد در حال احرام باطل است و با علم به حرمت موجب حرمت ابدی است».

خواستگاری

خواستگاری شرعی و قانونی چه ویژگی هایی دارد؟

تنها راه برای ایجاد یک بنیان طبیعی و مشروع برای خانواده ازدواج است. در ایران نیز این امر معقول و معروف یک تکلیف قانونی و شرعی محسوب می‌شود. بنابراین تمام دختران و پسرانی که خود را آماده پذیرفتن مسئولیت زندگی مشترک می‌بینند، کسانی که خود را شایسته پدر و مادر شدن می‌دانند و آنان که عشق خود را به هم جاودانه می‌پندارند، باید به امضای این پیمان تن دهند تا از آسیب‌های اجتماعی اخلاقی خانوادگی و قضایی رابطه بی‌ضابطه در امان مانند.
نکاح به عنوان یک تاسیس حقوقی و قانونی دارای مراحلی است که خواستگاری اولین مقدمه بر این پیمان مهم به‌شمار می‌رود.اما اکنون نسل جوانی که در آستانه ازدواج هستند ازدواج را امری ساده‌ای نمی‌دانند که قطعا دلیل دشواری ازدواج مسایل حقوقی آن نیست چراکه این مسایل از دیرباز با تغییرات اندکی ثابت بوده و آنچه عوض شده است رسم و رسوم و نگاه عرف به این موضوع است. با این حال اطلاع از رویه حقوقی ازدواج می‌تواند از بروز بسیاری از اختلافات در آینده جلوگیری خواهد کرد. در این نوشتار تنها به مسایل حقوقی ازدواج در مرحله مهم خواستگاری پرداخته‌ایم.




برخی از سوالاتی که در این مقطع مطرح می‌شود به این شرح است که مفهوم دقیق و طبیعت حقوقی خواستگاری چیست؟ آیا اقدام زن به خواستگاری از مرد هم پذیرفتنی است؟ قلمرو و شرایط ارتباط و برخورد دختر و پسر در جریان خواستگاری چیست؟ رابطه زن و مرد در این مجال چگونه است؟ و خواستگاری با چه محدودیت و موانع شرعی یا قانونی روبه‌رو است؟
همه ما در ضمیر خود درک روشنی از خواستگاری داریم. خواستگاری همان فرایند پیشنهاد ازدواج به دیگری در شرایطی است که مانعی قانونی برای ازدواج با او وجود ندارد.
هر مردی که بتواند ازدواج کند، می‌تواند از زنی که مانع قانونی بر این امر ندارد، خواستگاری کند. در اصطلاح فقه، به خواستگاری «خِطبه» می‌گویند. خواستگاری در شکل مرسوم آن درخواست مرد از زن برای ازدواج است و قبل از مراسم عقد و اجرای صیغه نکاح صورت می‌گیرد. برای انتخاب همسر و تشکیل خانواده، ابتدا مرد به خواستگاری زن مورد نظر خویش می‌رود و تمایل خود را برای ازدواج با وی اعلام می‌دارد. در تعریف حقوقی خواستگاری هم می‌توانیم بگوییم که خواستگاری ایجابی از سوی خواستگار است که با پذیرش آن از سوی شخص خواستگاری‌شده زمینه لازم برای ازدواج فراهم می‌شود. نکاح نیازمند تشریفاتی است بنابراین صرف خواستگاری و قبول آن را نمی‌توانیم ازدواج بدانیم.
بنابراین خواستگاری «بیان رسمی تقاضای ازدواج» است و عموماً به لحاظ عرفی، با مراجعه خانواده و آشنایان پسر به خانواده دختر و طرح موضوع فوق محقق می‌شود.




آیا همیشه «مرد» خواستگار است؟
در جامعه ما درخواست ازدواج و خواستگاری معمولا از طرف مرد آغاز می‌شود اما آیا معنی‌ آن این است که اگر دختری در خواستگاری پیش‌قدم شود عملی غیرقانونی و غیرشرعی انجام داده است؟ بعضی نیز این امر را مطابق فطرت و طبیعت انسانی دانسته و معتقدند دین اسلام آیین فطرت است و بر این رویه فطری و طبیعی مهر تایید نهاده به نوعی که در قرآن و سنت، مردان در امر ازدواج مخاطب واقع گشته‌اند و مستقیماً به آنان دستور ازدواج و همسرگزینی داده شده است: «فانکحوا ما طاب لکم من النساء» (نساء، 3) یعنی «با زنان طیـّب ازدواج کنیـد». ماده 1034 قانون مدنی نیز ممکن است این شبهه را تایید کند چراکه به‌طور ضمنی لزوم شروع خواستگاری از ناحیه مرد و قبول آن از سوی زن را می‌رساند. بنابراین برخی به طور محدود خواستگاری را عبارت از پیشنهاد ازدواج از سوی مرد به زن دانسته‌اند.
با وجود این هیچ مانع قانونی برای تقاضای ازدواج و خواستگاری از سوی دختر یا خانواده دختر نسبت به پسر وجود ندارد، به نحوی که مصداق‌های این رویه و رفتار در سال‌های اخیر، رواج بیشتری یافته است. می‌توان گفت شارع مقدس در خصوص خواستگاری زن از مرد هیچ منعی ایجاد نکرده است زیرا مطابق «اصل اباحه» در اعمال باید قائل به جواز چنین عملی شد.
همان‌گونه که اشاره شد حتی می‌توان خواستگاری را به اظهار تمایل یک طرف برای ازدواج به طرف دیگر تعریف کردبنابراین، نمی‌توان خواستگاری و تقاضای ازدواج را از سوی زن، آن هم با رفتاری خردمند، حیاآمیز و ضمن رعایت موازین شرعی، را ناروا انگاشت.




شرایط ارتباط دختر و پسر در جریان خواستگاری
با قبول خواستگاری نهال زندگی مشترک کاشته می‌شود بنابراین نباید روابط دختر و پسر را مشابه قبل از آن دانست. اما از سوی دیگر در دوران خواستگاری دختر و پسر بر هم نامحرم هستند. البته با وجود اینکه اصل اولی در احکام شرعیه با توجه به آیات 30 تا 31 نور بر حرمت نظر مرد به اندام زن نامحرم و برعکس است و احادیث متعددی نیز این حکم را تائید می‌کند ولی در خواستگاری و برای اینکه آفات مربوط به اشتباه نادرست از طرف مقابل دامن‌گیر خانواده نشود شرع با توجه به حساسیت این قضیه و لزوم آگاهی و شناخت دو طرف از اوصاف و خصوصیات یکدیگر، پایه‌گذاری کانون خانواده بر انتخاب صحیح و خردمندانه، تضمین استمرار خانواده و تداوم صفا و مودت میان زوجین، استثنایی بر اصل اولی حرمت نظر وارد کرده است و نگاه کردن به زنی که مورد خواستگاری قرار می‌گیرد را برای مرد جایز می‌داند. البته در قانون مدنی و قانون حمایت خانواده و سایر قوانین موجود در این خصوص مقرره‌ای وجود ندارد اما فقها حکم نظر را با دقت مورد بررسی قرارداده‌اند و شرایط آن را به‌گونه‌ای که به خوبی عرصه را بر سوءاستفاده‌کنندگان محدود سازد و از تضییع حقوق زن جلوگیری کند بیان کرده‌اند. به عنوان مثال برای شرایطی که در آن نظر مشروع و معقول خواهد بود می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: اینکه مرد باید قصد ازدواج با آن زن را داشته باشد و در حقیقت نگاه به اندام زن برای بصیرت بیشتر و تحکیم عزم و اراده باشد. از این‌رو باید در تسری این حکم به خواستگاری که قصد ازدواج دارد، ولی ازدواج با آن زن را قصد نکرده است، تامل و درنگ کرد. امام خمینی(ره) از باب احتیاط بلکه قول قوی این شرط را برگزیده‌اند. در میان فقها می‌توان تاکید بر این مطلب را نیز مشاهده کرد که نباید سوءاستفاده از حق انجام شود بنابراین مشروعیت نظر مرد به زنی که از او خواستگاری کرده نباید از جانب مردان مورد سوءاستفاده قرار گیرد و به وسیله‌ای برای لذت‌جویی و چشم‌چرانی تبدیل شود زیرا دلیل اصلی در جواز این مسئله در موردی است که قصد ازدواج باشد و مرد به منظور ازدواج با زن بخواهد از سلامت جسمی و زیبایی وی آگاه شود تا انتخابی درست، قاطعانه و برخاسته از آگاهی و رغبت داشته باشد.




موانع شرعی و قانونی خواستگاری
اما سوال دیگر این است که خواستگاری از چه شخصی مجاز است و چه زمانی خواستگاری ممنوع است؟ ماده 1034 قانون مدنی پاسخ ما را تا حدود زیادی می‌دهد: «هر زنی را که خالی از موانع نکاح باشد، می‌توان خواستگاری کرد.» با دقت در این ماده قانونی به این نکته پی می‌بریم که در بعضی از موارد برای خواستگاری از زنان موانع و محدودیت‌هایی وجود دارد. بنابراین خواستگاری هنگامی صحیح است که:
اولا، ازدواج با آن زن حرام نباشد. قطعا کسی که ازدواج با او صحیح نیست را نمی‌توان خواستگاری کرد. این ممنوعیت دایره‌ای بزرگ‌تر از محارم سببی و نسبی و رضاعی دارد. بنابراین قاعده این است: «در صورتی که ازدواج با زنی حرام باشد، خواستگاری از او نیز حرام و ممنوع است.» خواه حرمت دایمی باشد مانند حرمت ازدواج با عمه و خاله یا حرمت موقت مانند حرمت ازدواج با خواهر زن پیش از آنکه نکاح خواهر قبلی منحل شده باشد همچنین است خواستگاری از همسر دیگری ممنوع است. زنی که در دوره «عده رجعی» به سر می‌برد نیز مانند زن شوهردار است و به تصریح یا کنایه (به طور ضمنی) نمی‌توان از او خواستگاری کرد زیرا این نوع خواستگاری تجاوز به حق طلاق‌دهنده است و امکان رجوع را از وی سلب می‌کند. عده رجعی بعد از طلاق رجعی از سوی زن رعایت می‌شود و زنی که در عده رجعی است حکم زن شوهردار را دارد به طوری که شوهر او می‌تواند رجوع کند. در میان فقها نظری وجود دارد که خواستگاری از زنی که دوران عده وفات را سپری می‌کند به صورت غیر‌صریح و کنایه منعی ندارد، ولی خواستگاری زنی که در عده بائن است فقط به کنایه مجاز است. با وجود این شوهر پیشین زن می‌تواند به تصریح نیز از او خواستگاری کند.
ثانیا، کسی که خواستگاری می‌شود موضوع خواستگاری دیگری نباشد. اما سوال این است که آیا این ممنوعیت جنبه قانونی هم دارد یا تنها یک منع شرعی و اخلاقی است؟ در این خصوص باید گفت خواستگاری زنی که دیگری از او خواستگاری کرده است حرام است اما به نظر نمی‌رسد که اگر منتهی به وصلت شود عملی غیرقانونی رخ داده باشد. البته اگر خواستگار از او صرف ‌نظر کند یا اذن خواستگاری دهد قطعا مانعی در این راه نخواهد بود زیرا به گفته پیامبر (ص) این کار ورود در معامله دیگری است و ورود در آن پیش از برهم زدن نامزدی نهی شده است همچنین از آنجا که نهی، ظهور در حرمت دارد، نظر معتبر فقیهان امامیّه حرمت این خواستگاری است. فقیهان عامه نیز در این باره اتفاق نظر دارند. به علاوه اضرار به دیگری و تجاوز به حق خواستگار، از نظر اخلاقی نیز ممنوع است.




روابط دختر و پسر بعد از خواستگاری
سوالی که مطرح می‌شود این است که بعد از خواستگاری و قبول دختر رابطه آنها به چه ترتیب خواهد بود؟ نکته اصلی در خواستگاری، عدم تعهد و الزام طرفین به تحقق تقاضای مطروحه یا وعده‌های داده شده به یکدیگر در این خصوص است؛ بدین معنا که توافق مورد تعیین پسر و دختر و یا خانواده‌های دو طرف درباره زناشویی آتی ایجاد تعهد و رابطه زناشویی نمی‌کند زیرا طبق ماده 1035 قانون مدنی وعده ازدواج، ایجاد علقه زوجیت نمی‌کند، اگرچه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر‌ شده است، پرداخته شده باشد. بنابراین هر یک از زن و مرد، مادام که عقد نکاح جاری نشده است، می‌تواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگر نمی‌تواند به هیچ‌وجه، او را مجبور به ازدواج یا از جهت صرف امتناع از وصلت، مطالبه خسارتی کند. بنابراین تا زمانی که عقد ازدواج منعقد نشده است نمی‌توان دو طرف را ملزم به زندگی زناشویی دانست.

اولیای قانونی و حدود وظایف آنها

سته حقوقی برای آشنایی با نحوه اداره امور کودکان؛

اولیای قانونی و حدود وظایف آنها

هنوز هم گاهی تنها امیدی که برای اصلاح دانش‌آموز متمرد وجود دارد این است که «ولی خود را به مدرسه بیاورد.» ولی و ولایت در روابط پدر و فرزندی هرچند جنبه‌های مختلفی دارد، در امور تحصیلی دانش‌آموز از اهمیت زیادی برخوردار است. اما این تنها کارکرد ولایت قهری در نظام قضایی و حقوقی ما نیست. در ادامه به نقش ولی قهری در زندگی کودکان پرداخته‌ایم.
اشخاص محجور به دلیل وضعیت خاصی که دارند، قادر به تشخیص مصلحت خود نیستند و ممکن است اعمالی انجام دهند که موجب ضررشان باشد؛ به همین دلیل قانونگذار برای حمایت از محجورین، آنها را از تصرف در اموال و انجام اعمال حقوقی منع و افرادی را به عنوان نماینده آنها تعیین و انجام امور محجور را به آن‌ها محول کرده است. به طورکلی سه نوع نمایندگی در قانون برای این دسته افراد مشخص شده است که به ترتیب عبارتند از:
1- ولایت قهری
2- وصایت: نماینده تعیین‌شده از سوی پدر یا جد پدری که به او «وصی» می‌گویند.
3- قیمومت: در صورت فقدان پدر یا جد پدری یا وصی، دادگاه فردی را به عنوان قیم تعیین می‌کند.

پدر و جدی پدری، ولی قهری کودکان
اولین دسته از افرادی که اداره امور و مواظبت از محجور برعهده آنهاست پدر و جد پدری (پدربزرگ) محجور هستند که به نمایندگی آنها «ولایت ‌قهری» می‌گویند. به این ولایت از این جهت به آن قهری گفته می‌شود که به حکم قانون آنها مکلف به اداره امور محجور هستند و نیازی به حکم دادگاه یا موافقت پدر یا جد پدری نیست.
سوالی که ممکن است به ذهن شما رسیده باشد این است که آیا پدر بر جد پدری مقدم است و هر زمان که پدر نباشد جد پدری می‌تواند بر محجور ولایت داشته باشد یا نه؟ پاسخ منفی است. به طور کلی پدر هیچ برتری بر جد پدری ندارد و هر دو با هم موظف به اداره­ امور محجور هستند. فرض کنید «الف» هشت ساله و دارای پدر و جد پدری است و هر دو با هم در قید حیات‌اند. جد پدری «الف»، خانه او را به شخصی اجاره می‌دهد؛ در این صورت پدر حق اعتراض ندارد و اجاره نیز صحیح است.
سؤال دیگری که در این زمینه مطرح می‌شود این است که آیا پدر و یا جد پدری بر همه محجورین ولایت دارند؟ در پاسخ باید گفت ولایت پدر و جد پدری بر محجورین عبارتند از:
1- صغیر
2- مجنون: در صورتی که فرزند خانواده‌ای از دوران بچگی مجنون بوده و بعد از بلوغ نیز جنون او ادامه داشته باشد، ولایت پدر و جد پدری بر آنها باقی می‌ماند. اما اگر صغیری در زمان بلوغ مجنون نبوده به مناسبت بلوغ و رشد از تحت ولایت آنها خارج شده باشد اما بعد از آن، جنون بر او عارض شود دیگر پدر و جد پدری بر او ولایت ندارند بلکه در این صورت از طرف دادگاه «قیم» برای او تعیین می‌شود که ممکن است پدر یا پدربزرگ او به عنوان قیم تعیین شوند.
3- سفیه: وقتی فردی به سن بلوغ رسید بر طبق قانون در «امور غیرمالی» رشید محسوب می‌شود و از این جهت دیگر تحت ولایت کسی نیست اما در امور مالی تا سن هجده سالگی «غیر رشید» محسوب می‌شود و تحت ولایت باقی می‌ماند.
اما اگر فردی بعد از این سن همچنان سفیه باشد، تحت ولایت پدر و جد پدری باقی می‌ماند ولی اگر بعد از 18 سالگی رشید شود اما بعداً ‌به دلیلی، سفاهت بر او عارض شود، دیگر پدر یا جدش بر او ولایت ندارند و برای او «قَیِّم» تعیین می‌شود. تعیین قیم برای محجورین به شرحی که گفته شد، توسط اداره سرپرستی واقع در دادگستری‌ها پیگیری می‌شود که این اداره زیر نظر دادستان فعالیت می‌کند.

وظایف و اختیارات ولی قهری
با سمت ولایت قهری آشنا شدیم و دیدیم که تنها در مورد کودکان ولایت قهری موضوعیت ندارد و ممکن است کسان دیگری نیز حتی بعد از کودکی مشمول ولایت پدر و جد پدری باشند. اما دایره اختیارات ولی قهری تا کجاست؟ مهمترین وظیفه ولی قهری نمایندگی کسی است که ولایت وی را برعهده خواهد داشت و مکلف است در اداره‌ اموال و مواظبت شخص محجور و حفظ حقوق و منافع او بکوشد، البته اگر محجور سفیه باشد، حجر او محدود به امور مالی است و ولی او وظیفه‌ای جز اداره‌ اموال ندارد. ولی قهری می‌تواند تصرفاتی در اموال محجور کند و معاملاتی برای او انجام دهد، به شرط اینکه موافق مصلحت محجور باشد. به طور کلی می‌توان گفت اختیارات ولی قهری در قانون گسترده‌ است و تنها چیزی که این اختیارات را محدود می‌کند مصلحت شخصی است که محجور شده و نیازمند ولایت است. بنابراین ولی قهری حق ندارد عملی انجام دهد که برخلاف مصلحت یا متضمن ضرری برای محجور باشد. بنابراین هر یک از پدر و جد پدری که به آنها ولی قهری گفته می‌شود می‌تواند به تنهایی قراردادهایی برای محجور منعقد کند؛ مثلاً مال او را بفروشد یا اجاره دهد یا مالی برای او خریداری کند و در صورتی که مصلحت محجور رعایت شده باشد، طرف معامله حق اعتراض و برهم زدن معامله را نخواهد داشت. ماده‌ 1183 قانون مدنی به خوبی این مفهوم را می‌رساند: «در کلیه‌ امور مربوط به اموال و حقوق مالی مولی علیه، ولی نماینده‌ قانونی او می‌باشد.» درست است که ماده‌ 1183 قانون مدنی فقط به اداره‌ اموال و حقوق مالی مولی اشاره کرده است اما باید توجه داشت که ولی قهری منحصر به اداره‌ امور مالی محجور نیست؛ امور شخصی و به تعبیر دیگر مواظبت شخص را که ولایت او را برعهده دارد نیز برعهده دارد.

بی لیاقتی یا عدم امانت ولی قهری
معمولا در میان همه اطرافیان کودک پدر وی بیشتر از همه صلاح وی را رعایت می‌کند. برای همین است که قانون پدر و جد پدری را در اولویت قرار داده است. اما این قاعده اگرچه با عقل و واقع انطباق دارد، بدون استثنا نیست؛ پدرانی وجود دارند که از هر دشمنی برای کودک یا سایر محجوران خطرناکترند. در این شرایط با چه کرد؟ آیا درست است که اختیار اموال و سایر امور کودک را به چنین پدری بسپاریم؟ قانون برای چنین شرایطی راهکارهایی پیش‌بینی کرده است. هرگاه ولی قهری توانایی و لیاقت اداره‌ امور صغیر یا مجنون را نداشته باشد یا بر خلاف امانت رفتار و اموال او را حیف و میل کند، مطابق ماده‌ 1184 قانون مدنی «ضم امین» خواهد شد. منظور از «ضم امین» که در قانون مدنی به عنوان ضمانت اجرای انجام وظایف قانونی از سوی ولی ذکر شده این است که دادگاه یک نفر امین را با ولی همراه و ضمیمه خواهد کرد و به این ترتیب اختیارات و آزادی او را محدود می‌کند. در این صورت ولی نمی‌تواند به تنهایی و بدون موافقت امین معاملاتی برای محجور انجام دهد. با وجود اینکه قانون مدنی به اختیار عزل ولی قهری اشاره نکرده است، با توجه به فقه امامیه که در موارد سکوت قانون باید به آن مراجعه کرد، عزل ولی قهری در صورت احراز خیانت یا بی‌لیاقتی ولی قهری و با رعایت مصلحت محجور، در حقوق امروز قابل قبول است. بنابراین اینگونه نیست که ولی در کار کودک خود بدون هیچ نظارتی واگذارده شده باشد بلکه همیشه بر او نظارت می‌شود تا از حدود مصلحت خارج نشود و اگر چنین کند دایره اختیارات او به تدریج کمتر می‌شود. بنابراین به دلیل اینکه کودکان، مجنونان و سفها به علت کمی سن یا ضعف یا اختلال قوای روحی، توانایی اینکه اداره امور خود را شخصا برعهده داشته باشند ندارند و برای گذران زندگی احتیاج به کمک دیگران پیدا می‌کنند. به همین دلیل قانونگذار از آنان حمایت کرده است و علاوه بر حجر که برای حفظ حقوق و منافع آنان مقرر شده، شخصی را نیز برای اداره‌ امور آنان در نظر گرفته است. اداره‌ امور مالی محجور و مواظبت شخص وی، یا تنها اداره‌ اموال او، طبق قانون به شخصی که دارای اهلیت کامل باشد واگذار می‌شود. این شخص ممکن است پدر و جد پدری یا وصی منصوب از طرف ایشان باشد. پدر و جد پدری نهاد ولایت قهری و وصی منصوب از طرف ایشان نیز نهاد وصایت را تشکیل می‌دهند.

راهنمای صدور مجوز سقط درمانی و مصادیق آن ابلاغ شد


راهنمای صدور مجوز سقط درمانی و مصادیق آن ابلاغ شد

معاون پزشکی و آزمایشگاهی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی کشور، راهنمای صدور مجوز سقط درمانی و فهرست مصادیق اندیکاسیون (ناهنجاری های جنینی که مشمول مجوز سقط درمانی می شوند) سقط درمانی را ابلاغ کرد.

این راهنما و مصادیق به شرح زیر است:

۱- بررسی مدارک جهت صدور یا عدم صدور مجوز سقط جنین درمانی باید توسط پزشک کارشناس پزشکی قانونی انجام گیرد.

۲- طبق رویه جاری سازمان قبل از تشکیل پرونده جهت صدور مجوز سقط جنین درمانی، مدارک و مستندات توسط پزشک کارشناس بررسی شده، در صورتی که در این بررسی اولیه احراز شود نامبرده فاقد یک یا چند شرط از شرایط لازم برای صدور مجوز سقط جنین درمانی است، پرونده تشکیل نمی‌شود.

۳- در تشکیل پرونده به موارد ذیل توجه شود:

الف- اخذ رضایت کتبی از مادر (امضاء و اثر انگشت) و ضبط در پرونده
ب- ضبط تصویر اوراق هویتی معتبر در پرونده
ج- ضبط اصل یا تصویر برابر اصل مدارک پزشکی مورد استناد، در پرونده.

۴- در گواهی پزشکی قانونی (مجوز سقط صادره) باید موارد زیر درج شده باشد:
اسکن تصویر چهره مادر، مشخصات هویتی مادر، تاریخ صدور گواهی، شماره نامه یا پرونده، اشاره به نوع ناهنجاری جنین یا بیماری مادر بر اساس موازین علمی، سن بارداری بر اساس سونوگرافی و در انتهای گواهی امضاء رئیس مرکز یا جانشین او

۵- چنانچه مادر مبتلا به بیماری روانی باشد در صورتی که دارای اهلیت (بالغ، عاقل، رشید) باشد رضایت کتبی از خود مادر اخذ می‌شود در غیر این صورت نیاز به اخذ رضایت کتبی از ولی او یا قیم قانونی یا نامه مرجع قضایی است.

۶- بهترین زمان سونوگرافی جهت تعیین سن حاملگی ۸ تا ۹ هفتگی است. در اولویت بعدی بالای ۱۱ هفتگی است. اگر کسی دو یا چند گزارش معتبر سونوگرافی داشته باشد که سن جنین را متفاوت گزارش کرده بودند سونوگرافی که نزدیک ترین زمان به ۱۰ هفته، معتبرتر است.

۷- در بررسی سن جنین علاوه بر گزارش سونوگرافی و مقایسه با سونوگرافی های قبلی(در صورت وجود داشتن) به تطابق آن با معاینه جسمانی مادر نیز توجه شود. در تعیین سن به تاریخ سونوگرافی و معیار مورد استفاده در تعیین سن دقت گردد. برای نمونه تعیین سن بر اساسHC (دور سر) و BPD‌ (قطر بین آهیانه ای) در جنین هیدروسفال، تعیین سن بر اساس AC (دور شکم) در کیست های شکمی و تعیین سن بر اساس FL (طول فمور) در جنین مبتلا به آکندروپلازی، منجر به اشتباهات فاحش در تصمیم گیری خواهد شد.

۸- در صورت تشخیص کارشناس پزشکی قانونی بسته به مورد، جهت تشخیص سن یا ناهنجاری جنینی، تکرار سونوگرافی توسط سونولوژیست معتبر بلامانع است.

۹- ضایعات قلبی که با سونوگرافی تشخیص داده شده اند، ترجیحا” با اکو تایید شود. در مواردی که امکان اکو نیست باید توسط مراکز معتبر سونوگرافی (حداقل یک مرکز) تایید شود.

۱۰- در مواردی که در سونوگرافی فقط ” NT افزایش یافته” یا ” کیستیک هیگروما” گزارش شود لازم است جهت تشخیص قطعی به پزشک معالج ارجاع گردد تا اقدامات تشخیصی قطعی (آزمایشات ژنتیکی و یا سونوگرافی سطح بالا) انجام شود.

۱۱- تست غربالگری (Screening Test) مثبت، تشخیص قطعی محسوب نمی شود و نشانه ریسک بالای ابتلای جنین به برخی ناهنجاری ها از جمله تریزومی ۲۱ و NTD (نقائص لوله عصبی) است؛ جهت تشخیص قطعی نیاز به انجام بررسی های تکمیلی توسط پزشک معالج است.

۱۲- گزارش های مراکز ژنتیک باید مهر پزشک داشته باشد (ممهور به مهر پزشک باشد).

۱۳- اعلام نقایص ژنتیکی بر اساس آزمایش ژنتیکی یا آنزیمی، قطعی محسوب می گردد و نیاز به تکرار نیست.

۱۴- گزارش soft marker در سونوگرافی حتی به تعداد زیاد در ارگان های مختلف، اندیکاسیون سقط ندارد مگر اینکه همراه با بیماری های ژنتیکی و یا آنومالی های سونوگرافیک موجود در لیست باشد.

۱۵- در مواردی که تشخیص ناهنجاری قطعی نیست یا ناهنجاری minor (مانند کوچک بودن بینی یا دیده نشدن آن) گزارش شده است، مادر می بایست تحت نظر پزشک معالج باشد تا در صورت رسیدن به تشخیص قطعی مبنی بر وجود ناهنجاری مشمول ماده واحد سقط و اندیکاسیون های موجود در لیست، قبل از ۱۹ هفتگی به پزشکی قانونی ارجاع و موضوع بررسی شود.

۱۶- در موارد مواجهه با اشعه، مصرف داروهای تراتوژن ابتلا به برخی بیماریهای عفونی مانند ابتلا به آبله مرغان، سرخجه،CMV توصیه می گردد مادر تحت نظر پزشک معالج قرار گرفته، مراقبت و درمان های متناسب و مورد نیاز را در صورت لزوم دریافت کند. در صورت بروز ناهنجاری در جنین قبل از ۱۹ هفتگی به پزشکی قانونی ارجاع و موضوع بررسی شود.

۱۷- در موارد وابسته به کروموزوم X مغلوب، مثل دوشن و هموفیلی، جنسیت جنین باید توسط مراکز ژنتیک مشخص گردد، اگر جنسیت جنین اعلام نشده بود از مرکز ژنتیک مربوطه جنس جنین استعلام شود.

۱۸- تشخیص سندرم های دوران بارداری مانند سندرم داون و سایر تریزومی ها (۱۳ و ۱۸ ) با روش سیتوژنتیک (کاریوتایپ) می باشد. در مواردی که آزمایش مثبت ارائه شده، یک Rapid Test (تست سریع) باشد لازم است با روش سیتوژنتیک (کاریوتایپ) یا حداقل با یک نوع Rapid Test دیگر تایید شود.
تبصره :در حال حاضر Rapid Test شامل انجام آزمایش های ژنتیک با روشQF-PCR و یا FISH و یا MLPA می باشد.

۱۹- چنانچه آزمایشگاه ژنتیک در کاریوتایپ مایع آمینون، موزائیسم گزارش نماید برای تصمیم گیری جهت صدور مجوز سقط توجه به چند نکته لازم است:
الف- حداقل باید ۲۰ الی ۵۰ سلول شمارش شده باشد؛
ب- حداقل درصد موزائیسم باید ۱۵ درصد به بالا باشد.

تبصره: اگر موزائیسم برای تریزومی ها در نمونه CVS بدست آمده بود، مجددا” با انجام آمینوسنتز باید مورد تائید قرار گیرد.

۲۰- چنانچه در بررسی های آزمایشگاهی ژنتیکی معتبر، Duplication یا Deletion هایی دیده شود که جزء واریاسیون های طبیعی شناخته شده نباشد، مجوز سقط می دهیم.

** هرگاه ضروری بود، با مراکز ژنتیک مشاوره می کنیم.

۲۱- اگر در جنین (۴۶xy) یا (۴۶xx) مارکری یافت شود، که نوپدید است (نوپدید یا Denovo؛ یعنی مارکر مذکور در والدین وجود نداشته باشد)، چنانچه مارکر یاد شده کروموزوم جنسی نباشد، اندیکاسیون سقط خواهد داشت.

۲۲- توجه: چنانچه در آزمایش‌های ژنتیکی در جنین مارکری یافت شد، در اولین فرصت باید والدین وی از نظر داشتن مارکر مذکور و علامت دار بودن مورد بررسی قرار گیرند.

اگر پدر و مادر هم آن مارکر را دارند و سالم هستند ← اندیکاسیون سقط ندارد.

چگونه می توان وکیل بین المللی شد؟

چگونه می توان وکیل بین المللی شد؟

”دیپلم فعالیت حقوقی بین المللی” توسط کانون بین المللی وکلا (IBA)برنامه دیپلم فعالیت حقوقی بین المللی شامل ۱۰ مورد زیر می شود:

۱-ارگان های تجاری بین المللی

۲-ادغام حقوقی از لحاظ بین المللی

۳-حقوق رقابتی بین المللی

۴-حقوق تجارت بین المللی

۵-قراردادهای جوینت و نچر بین المللی

۶-حقوق مالکیت معنوی بین المللی

۷-بازارهای سرمایه گذاری بین المللی

۸-داوری بین المللی

۹-حقوق بشر و شیوه عمل

۱۰-حقوق بشر و آئین دادرسی کیفری

•در صورت با موفقیت به اتمام رساندن هر کدام از دوره ها، مدرک:

IBA/ College of Law Practice Diploma” “

در آن دوره به شخص اعطاء می گردد.

•اگر فردی در طول زمان۷ سال موفق به اتمام ۵ دوره بشود مدرک:

“IBA Fellow in International legal practice”

به آن شخص اعطاء می گردد. جهت کمک برای دریافت این مدرک از دومین مدرک به بعد ۱۰% تخفیف شامل دوره ها می گردد.

هر دوره تقریبا ً۶ ماه طول می کشد که در زمان های ژانویه وجولای هر سال آغاز می گردد.
دوره مربوط به سال۲۰۰۹ از ۲ زمان، ۲۶ ژانویه و۲۰ جولای شروع خواهد شد و مدارک ثبت نام باید تا ۵ ژانویه ۲۰۰۹ برای دوره ژانویه و ۲۹ جون۲۰۰۹ برای دوره جولای تحویل داده شود.
ضمناً می توان به طور on-line از طریق اینترنت ثبت نام را انجام داد.

مواد درسی:

برنامه دیپلم فعالیت حقوقی بین المللی برای افرادی طراحی شده است که از لحاظ شغلی بسیار گرفتار هستند و امکان تحصیل حضوری را ندارند و این امکان را به شخص می دهد که در محل زندگی خود و در زمانی که خود تعیین می نماید، این دوره ها را بگذراند.
هر دیپلم شامل موارد درسی زیر است:

۱-کتاب مربوط به آموزش از راه دور شامل درس حقوقی مورد نظر و موارد عملی و Case study و خلاصه سوابق/ قانون آن.

۲-کتاب راهنما جهت چگونگی استفاده مواد درس آموزشی از راه دور، منابع مفید اطلاعاتی جزئیات مربوط به کادر اداری و اساتید دوره و اطلاعات در خصوص ارزشیابی دوره.

۳-یک ارزشیابی اولیه و ارزشیابی نهایی.

وکلای متخصص و مجرب در هر دوره، مواد درسی آن دوره را تهیه نموده اند.
مواد درس بگونه های طراحی شده که مناسب جهت آموزش در خانه باشد.

توجه: کلیه مواد درسی به زبان انگلیسی می باشد.

در پایان هر دوره، شخص مورد نظر می بایست یک تحقیق کتبی به اساتید تحویل دهد، این امکان وجود دارد که شخص، تحقیق مورد نظر را که توسط اساتید دوره تعیین گردیده بفرستد تا اساتید آن را اصلاح کنند و بعد تحقیق که نهایی شده را به IBA ارسال نماید جهت دریافت دیپلم دوره مورد نظر.

حمایت مسئولین دوره ها:
برنامه دیپلم فعالیت حقوقی بین المللی توسط مسئولین The College of Law تنظیم می گردد. دانشجویان قادر خواهند بود که سوال های خود را از طریقEmail یا پست و Fax ارسال نمایند و اساتید در اولین فرصت به آنها جواب خواهند داد. ایجاد گروه اینترنتی نیز جهت تماس با اساتید از موارد قابل اجرا خواهد بود.

شرایط ثبت نام:
افراد متقاضی باید یکی از شرایط زیر را دارا باشند:
۱-وکیل دادگستری

۲-مشاور حقوقی شرکت ها یا سازمان ها

۳-قاضی دادگستری

۴-استاد دانشکده حقوق در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری

۵-هر فردی که از۴ مورد بالا بازنشسته شده باشد

۶-فارغ التحصیل حقوق (دارا بودن درجه کارشناسی حقوق)

توجه: افراد متقاضی از جهت معلومات زبان انگلیسی باید دارای نمره۷ در IELTS باشند (اطلاعات مورد نظر را می توانند از بخش فرهنگی سفارت انگلیس دریافت نمایند)

توجه: حتماً لازم نیست افراد متقاضی دوره ها، عضو IBA باشند.(افراد غیر عضو نیز توانند ثبت نام نمایند)

توجه: اطلاعات در خصوص عضو شدن از طریق سایت http://www.ibanet.org/ و member@int_bar.orgE-mail: در دسترس افراد می باشد.

توجه: هزینه ثبت نام هر کدام از دوره های ده گانه ذکر شده ، ۵۵۰ پوند می باشد.

کمک مالی:
کمک های مالی بسیار محدودی برای وکلای واجد شرایط موجود است، اطلاعات مورد نظر از سایت IBA قابل دسترسی است.

آیا میدانید؟

آیا میدانید؟
عوامل تولید، تکثیر و توزیع آثار سمعی و بصری مستهجن حسب مورد به مجازات مفسد فیالارض، حبس، شلاق، جزای نقدی، ضبط تجهیزات مربوطه و محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم میگردند؟

آیا میدانید؟
نگهداری نوار، دیسکت و لوحهای فشرده مستهجن و مبتذل جرم بوده و دارنده به مجازات جزای نقدی و ضبط تجهیزات مربوطه محکوم میگردد؟

آیا میدانید؟
عامل انتشار آثار مستهجن و مبتذل از طریق سایتهای کامپیوتری و و بلوتوث به مجازات شلاق (30 تا 74 ضربه) و جزای نقدی (10 تا 50 میلیون ریال) و محرومیت از حقوق اجتماعی (2 تا 5 سال) محکوم میگردند؟

آیا میدانید؟
برای ارسال و ابلاغ اظهار نامه می توانید به دفاتر مشخص در دادگستری یا ادارات ثبت اسناد مراجعه کنید؟

آیا میدانید؟
هر کس میتواند قبل از طرح دعوا در مراجع قضایی حق خود را با ارسال اظهار نامه از دیگری مطالبه کند؟

آیا میدانید؟
در صورت عدم طرح دعوا در مراجع قضایی میتوانید برای برابر با اصل نمودن مدارک و اسناد به ادارات ثبت اسناد و دفاتر اسناد رسمی مراجعه کنید؟

آیا میدانید؟
برای شکایت از تصمیمات و دستورات مقامات دولتی و شهرداریها، باید به دیوان عدالت اداری مراجعه کنید؟

آیا میدانید؟
دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس می تواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح مراجعه نماید؟

آیا میدانید؟
در صورت مفقود نمودن چک باید فوراً موضوع را ابتدا به بانک مربوط و سپس به دادسرای عمومی و انقلاب اطلاع دهید؟

آیا میدانید؟
در صورت مفقود شدن اسناد و مدارک بدون مراجعه به مراجع قضایی میتوانید به سازمانها و ادارات مربوط مراجعه کنید؟

آیا میدانید؟
زمان تجدیدنظرخواهی نسبت به آراء محاکم بدوی برای اشخاص مقیم ایران فقط بیست روز از زمان ابلاغ رأی با انقضای مدت واخواهی است.

آیا میدانید؟
ادعای جدید در مرحله تجدیدنظر، مسموع نیست.

آیا میدانید؟
به دادخواستهای ناقص در دادگاه تجدیدنظر رسیدگی نخواهد شد.

آیا میدانید؟
مرجع تجدیدنظر فقط به آنچه که مورد تجدیدنظرخواهی است و در مرحله نخستین مورد حکم قرار گرفته، رسیدگی مینماید.

آیا میدانید؟
جهات قانونی درخواست تجدیدنظر:
الف. ادعای بیاعتبار بودن مستندات دادگاه.
ب. ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود.
ج. ادعای بیتوجهی قاضی به دلایل ابرازی.
د. ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی و با مقررات قانونی.

آیا میدانید؟
در پروندههای کیفری فقط اشخاص زیر حق درخواست تجدیدنظر دارند:
الف. محکومعلیه یا وکیل یا نماینده قانونی او.
ب. شاکی خصوصی یا وکیل یا نماینده قانونی او.
ج. دادستان در خصوص جرائمی که به موجب قانون، تعقیب آنها به عهده او گذارده شده است.

آیا میدانید؟
آراء دادگاههای کیفری فقط در موارد ذیل قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاههای تجدیدنظر استان است:
الف. ضبط اموال بیش از یک میلیون ریال.
ب. جرائمی که طبق قانون مستلزم پرداخت دیه بیش از خمس دیه کامل است.
ج. جرائمی که حداکثر مجازات قانونی آن بیش از سه ماه حبس یا شلاق یا جزای نقدی بیش از پانصد هزار ریال.
و. محکومیتهای انفصال از خدمت دولت.

آیا میدانید؟
اوراق قضایی به آدرسی که در پرونده اعلام کردهاید ارسال میشود لذا در صورت تغییر آدرس لازم است فوری مراتب را به دادگاه اعلام کنید.

آیا میدانید؟
در صورت ضمانت از متهم در صورتی که مرجع قضایی اعلام نمود مکلف به معرفی وی میباشید و در صورت عدم معرفی وجهالکفاله یا وجهالوثاقه از شما اخذ خواهد شد.

آیا میدانید؟
اگر از سوی مرجع قضائی احضار شدید، عدم حضور بدون عذر موجه منجر به جلب و دستگیری شما خواهد شد.

آیا میدانید؟
در امور کیفری که رسیدگی به آن فوریت دارد، در تمام ساعات شبانهروز قاضی کشیک مستقر در دادسرا قابل دسترس است.

آیا میدانید؟
دبرای طرح شکایت میتوانید به داسرا و مراجع انتظامی مراجعه کنید.

آیا میدانید؟
در پروندههای مهـم، متهم باید وکیل داشته باشد و در صورتی که وکیل معرفی نکند دادگاه برای او وکیل تسخیری تعیین میکند.

آیا میدانید؟
در صورتی که متهم توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشد، می¬تواند از دادگاه درخواست تعیین وکیل مجانی نماید؟

آیا میدانید؟
واحد ارشاد و معاضدت قضایی مستقر در مجتمع¬های دادگستری استان قم آماده ارائه راهنمایی حقوقی به شما هستند؟

آیا میدانید؟
پیشگیری بهتر از درمان است. قبل از انجام هر کاری که می¬تواند برای شما مشکلات حقوقی ایجاد کند بهتر است با یک وکیل دادگستری و یا کارشناس حقوقی مشورت کنید؟

آیا میدانید؟
مسائل حقوقی امور تخصصی هستند بهتر است برای طرح دعوا و دفاع از آن از وکلای دادگستری استفاده کنید؟

آیا میدانید؟
هر یک از ورثه یا شخص ذینفع میتواند از دادگاه گواهی انحصار وراثت تحصیل نماید؟

آیا میدانید؟
اخذ گواهی انحصار وراثت به معنای مطالبه سهم¬الارث نیست بلکه فقط برای تعیین ورثه می¬باشد؟

آیا میدانید؟
برای درخواست تأمین دلیل باید به شوراهای حل اختلاف محل مراجعه کنید؟

آیا میدانید؟
حتی قبل از اینکه اقدام به طرح دعوا نمایید میتوانید درخواست تأمین دلیل نمایید؟

آیا میدانید؟
تأمین دلیل برای حفظ دلایلی است که ممکن از در آینده نزدیک از بین بروند؟

آیا میدانید؟
برای دریافت برگه اظهارنامه و ارسال آن میتوانید به آسانی به اداره ثبت اسناد و املاک و یا به قسمت تمبرفروشی محاکم حقوقی و کیفری (واقع در خیابان ساحلی) مراجعه نمایید؟

آیا میدانید؟
قبل از طرح دعوا در دادگستری می¬توانید با ارسال اظهارنامه و با کمترین هزینه حق خود را از دیگری مطالبه نمایید؟

آیا میدانید؟
افراد میتوانند از کانون وکلای دادگستری قم و یا دادگاه رسیدگی کننده به پرونده، درخواست تعیین وکیل مجانی نمایند؟

آیا میدانید؟
افرادی که توانایی انتخاب وکیل را ندارند در امور مدنی می¬توانند درخواست وکیل رایگان نمایند؟

آیا میدانید؟
نفقه اولاد بر عهده پدر میباشد.

آیا میدانید؟
در صورت فوت پدر و یا عدم توانایی مالی او برای پرداخت نفقه اولاد، این وظیفه به عهده جد پدری میباشد.

آیا میدانید؟
پدر نسبت به پرداخت نفقه فرزندی که دارای شغل و درآمد مشخص است مسئوولیت ندارد.

آیا میدانید؟
سرپرستی و نگهداری طفلی که پدر و مادر او جدا از یکدیگر زندگی میکنند تا سن 7 سالگی بر عهده مادر میباشد و تفاوتی بین فرزند دختر یا پسر نمیباشد.

آیا میدانید؟
اگر مادری در صورتی که حق حضانت طفل با اوست بخواهد ازدواج کند حق حضانت از وی سلب میشود و در صورت صلاحیت پدر به وی اعطا میگردد، مگر اینکه در زمان طلاق، توافقی در این خصوص کرده باشند.

آیا میدانید؟
در صورت فوت پدر، حضانت طفل با مادر زنده است هر چند این طفل جد پدری یا قیم داشته باشد مگر در صورت عدم صلاحیت مادر.

آیا میدانید؟
فرزند دختر تا 9 سال قمری و فرزند پسرتا 15 سال قمری تحت حضانت والدین خود هستند.

آیا میدانید؟
فرزند دختر پس از اتمام سن 9 سالگی و فرزند پسر پس از اتمام سن 15 سالگی در تعیین محل زندگی خود ( نزد پدر یا مادر) مختار میباشند.

آیا میدانید؟
پدر یا مادری که حضانت طفل به آنها داده شده حق ندارند طفل را به محلی غیر از محل اقامت طرفین یا خارج از کشور ببرد یا بفرستد مگر با کسب اجازه از دادگاه.

آیا میدانید؟
اگر در صورت انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل در حضانت اوست سلامت روانی و جسمی طفل دستخوش خطر قرار گیرد این دادگاه است که برای حضانت طفل تصمیم لازم را خواهد گرفت.

آیا میدانید؟
مادر در قبال قبول حضانت و نگهداری طفل نمیتواند مطالبه اجرت نماید چرا که نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است ، لکن نفقه فرزند بر عهده پدر و سپس جد پدری است.

آیا میدانید؟
چنانچه پدر یا مادری که حضانت طفل بر عهده وی میباشد به بیماری لاعلاج و واگیردار دچار شود حق حضانت ساقط میشود مگر اینکه شخص بتواند در این خصوص پرستار بگیرد (اجیر نماید).

آیا میدانید؟
اگر کسی که حضانت طفل به او عهده اوست پس از اتمام زمان حق حضانت، از دادن طفل به شخصی که قانوناً حق مطالبه دارد خودداری نماید برابر قانون به مجازات 3 تا 6 ماه حبس و یا جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار تا سه میلیون ریال محکوم خواهد شد.

آیا میدانید؟
شوهر مکلف به پرداخت نفقه همسرش می باشد.

آیا میدانید؟
نفقه شامل تامین هزینه زندگی زن که شامل خانه – اثاثیه منزل – غذا و لباس و دارو و درمان از زمان عقد دایم بر عهده شوهر میباشد.

آیا میدانید؟
تمکین به معنای اطاعت زن از شوهر در ادای وظایف زوجیت ، حسن معاشرت و سکونت در منزل شوهر میباشد.

آیا میدانید؟
به زنی که از همسرش در مفهوم خاص و عام تمکین نکند ناشزه میگویند و این زن مستحق نفقه نمیباشد.

آیا میدانید؟
زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکنی نماید مگر آنکه هنگام عقد اختیار تعیین منزل به زن داده شود.

آیا میدانید؟
اگر منزلی که شوهر تهیه نموده مناسب شئونات اجتماعی زن باشد ولی سکونت در آن موجب احتمال ضرر و زیان شرافتی یا بدنی (آزار و اذیت ) زن باشد، خروج زوجه از آن منزل، نشوز و عدم اطاعت محسوب نمیشود و نفقه تا زمان برطرف شدن مشکل به وی تعلق میگیرد.

آیا میدانید؟
در فاصله میان عقد و انجام ازدواج، نفقهای به زن تعلق نمیگیرد مگر اینکه زن جهت شروع به زندگی اعلام آمادگی نماید ولی مرد از بردن همسرش خودداری کند و در این صورت زن مستحق دریافت نفقه میباشد.

آیا میدانید؟
زنی که شوهرش نفقه پرداخت نمیکند هم میتواند شکایت کیفری نماید و هم دادخواست حقوقی ارائه نماید.

آیا میدانید؟
نفقه زمان حال از طریق شکایت کیفری قابل مطالبه است و نفقه زمان گذشته از طریق ارائه دادخواست حقوقی قابل مطالبه است.

آیا میدانید؟
به زنی که بعد از عقد، شروع به زندگی زناشویی و رفتن به منزل شوهرش را منوط به پرداخت مهریه نماید، نفقه تعلق میگیرد.

آیا میدانید؟
اگر شوهر با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را با وجود تمکین همسرش به وی ندهد، و یا از پرداخت نفقه سایر اشخاص واجب النفقه خودداری نماید مجازاتش برابر قانون از 3 ماه و 1 روز تا 5 ماه حبس است.

آیا میدانید؟
در زمان عده طلاق رجعی که 3 ماه و 10 روز پس از ثبت طلاق میباشد مرد مکلف به پرداخت نفقه همسرش میباشد.

آیا میدانید؟
اگر طلاق به علت عدم تمکین و اطاعت زوجه از همسرش صادر شده باشد در زمان عده نفقهای به زن تعلق نمیگیرد مگر آنکه در تمیکن شوهر قرار گیرد.

آیا میدانید؟
مهریه عندالمطالبه است یعنی به محض انعقاد عقد نکاح ، زن مالک مهریه میشود.

آیا میدانید؟
عدم تعیین مهریه در ازدواج موقت باعث بطلان عقد میشود.

آیا میدانید؟
مهریه نیز مانند سایر حقوق مالی قابل نقل و انتقال قهری به ورثه است.

آیا میدانید؟
اگر شوهر فوت کند ودیهای به ورثه برسد با توجه به اینکه مهریه جزء دین ممتاز است همسر میتواند قبل از تقسیم دیه، مهریه خود را از دیه مطالبه نماید.

آیا میدانید؟
در صورتی که پدر زوج پرداخت مهریه را از طرف پسرش ضمانت نماید در برابر قانون مسئول به پرداخت میباشد.

آیا میدانید؟
شوهر اجازه فروش جهیزیه همسرش را ندارد و تا زمان بقای زندگی مشترک حق استفاده از این اموال را دارد.

آیا میدانید؟
اگر زوجی بدون اذن همسرش جهیزیه وی را بفروشد برابر قانون مسئول است و می توان به عنوان فروش مال غیر از وی شکایت نمود.

آیا میدانید؟
زن حق دارد مستقلاً در دارایی خود هرگونه تصرفی نماید و شوهر حق مداخله در این امور را ندارد، برای مثال سهم الارث خود را ببخشد یا بفروشد

آیا میدانید؟
مرد با داشتن همسر، نمیتواند زن دیگری را اختیار کند مگر با اجازه دادگاه.

آیا میدانید؟
در صورتی مرد میتواند درخواست ازدواج مجدد نماید که اولاً رضایت همسر اول را داشته باشد و ثانیاً همسرش بیمار باشد و قادر ایفای وظایف زناشویی نباشد و یا زندگی خانوادگی را ترک نماید و یا اعتیاد داشته باشد.

آیا میدانید؟
اگر مردی هر چند با اجازه دادگاه ازدواج مجدد نماید لطمهای به حق همسر اول که ناشی از عقد نکاح و شرطی که به نفع او شده وارد نمیکند و زن می تواند برای مطلقه کردن خود با حفظ حقوق خود به دادگاه مراجعه نماید.

آیا میدانید؟
دفاتر ازدواج حق ندارند بدون حکم دادگاه ازدواج مجدد را به ثبت برسانند.

آیا میدانید؟
عدم ثبت واقعه ازدواج جرم محسوب می شود و مرتکب به حبس تا 1 سال محکوم خواهد شد.

آیا میدانید؟
عدم ثبت واقعه ازدواج جرم محسوب می شود و مرتکب به حبس تا 1 سال محکوم خواهد شد.

آیا میدانید؟
اگر مردی در زمان عده طلاق همسر اولش ، بخواهد ازدواج دیگری نماید باید با کسب اجازه از دادگاه باشد زیرا زوجه در این ایام هنوز همسر شرعی وی محسوب میشود.

آیا میدانید؟
به زنی که به عقد موقت مردی در آید و به زبان عامیانه صیغه وی شود نفقهای تعلق نمیگیرد مگر اینکه در زمان عقد موقت در این مورد توافقی صورت گرفته باشد.

آیا میدانید؟
حقوق فرزندان حاصل از ازدواج موقت از جمله نفقه – حضانت – توارث بر عهده پدر طفل میباشد.

آیا میدانید؟
در نکاح موقت هیچ یک از زوجین از یکدیگر ارث نمیبرند.

آیا میدانید؟
مطالبه اجره المثل ایام زوجیت مستند به قانون میباشد.

آیا میدانید؟
اگر زوجه کارهایی را که شرعاً بر عهده وی نبوده و به دستور زوج و با قصد عدم تبرع ( مجانی و بدون عوض نباشد ) انجام دهد میتواند از دادگاه تقاضای دریافت اجرت المثل نماید.

آیا میدانید؟
زن وقتی میتواند مطالبه اجرتالمثل نماید که تقاضای طلاق از طرف شوهرش باشد.

آیا میدانید؟
در تعیین اجره المثل ملاک وضع مالی مرد نیست بلکه دادگاه دستور به انجام کارشناسی صادر مینماید.

آیا میدانید؟
تعیین نحله در طول اجرت المثل است یعنی در صورت عدم تعلق اجرت المثل به زوجه، نحله تعیین می گردد.

آیا میدانید؟
در تعیین نحله قاضی دادگاه با توجه به وضعیت مالی زوج و زحمات زن ، مبلغی را معین مینماید.

آیا میدانید؟
در هنگام ثبت ازدواج سردفتر ازدواج وظیفه دارد که شرایط مندرج در قباله را مورد به مورد به دو طرف تفهیم نماید چرا که شرطی معتبر است که مورد توافق زن و مرد قرار گیرد و به امضای هردوی آنها رسیده باشد.

آیا میدانید؟
برابر قانون هر یک از نامزدهای میتوانند در صورت به هم خوردن وصلت، هدایایی را که برای ازدواج به طرف دیگر یا والدین هم دادهاند مطالبه نمایند.مثل حلقه نامزدی و سرویس طلا

آیا میدانید؟
چنانچه یکی از نامزدها، فوت نمایند و وصلت به هم بخورد، و هدایا عیناً موجود نباشد طرف مقابل وظیفهای ازبابت برگرداندن بهای هدایا به خانواده متوفی نخواهد داشت.

آیا میدانید؟
در موارد ذیل زن میتواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید:
1- عدم پرداخت نفقه زن و انجام سایرحقوق واجب زن به مدت شش ماه
2- بدرفتاری غیر قابل تحمل مرد با زن و فرزندان
3- بیماری خطرناک غیر درمان مرد در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد
4- دیوانه بودن مرد در زمانی که امکان فسخ نباشد.
5- اشتغال مرد به کاری که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه میزند.
6- محکومیت به حبس در حال اجرا از 5 سال به بالا ( مرد در زندان باشد )
7- اعتیادی که به اساس زندگی خانوادگی ضرر بزند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد شود.
8- ترک بدون علت خانواده یا غیبت یکسره به مدت 6 ماه بدون دلیل موجه.
9- محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب به جرمی، که اجرای مجازاتش آبرو و موقعیت زن رابه خطر بیاندازد.
10- بچهدار نشدن مرد پس از 5 سال زندگی مشترک
11- مفقودالاثر شدن زوج به مدت طولانی( به مدت 6 ماه از زمان مراجعه زوجه به دادگاه) ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسرش

آیا میدانید؟
با تحقق یکی از شرابط دوازده گانه و اثبات آن در دادگاه زن میتواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و طی تشریفات قانونی از جمله داوری و قطعیت حکم، نسبت به اجرای طلاق اقدام نماید.

آیا میدانید؟
وجود بعضی عیوب در زن و مرد، چنانچه از وجود این عیوب قبل از وقوع عقد مطلع نبوده باشند موجب انحلال عقد نکاح و فسخ ازدواج میشود به عنوان مثال ناتوانی جنسی در شوهر و یا جذام و زمینگیری در زن

آیا میدانید؟
هرگاه دادگاه به تقاضای زن حکم طلاق را صادر نماید، چنانچه شوهر حسب اجرای حکم در دفتر طلاق حاضر نشود دادگاه نمایندهای را به دفترخانه به نمایندگی ازشوهر برای اجرای صیغه طلاق معرفی مینماید.

آیا میدانید؟
طلاق رجعی طلاقی است که برای شوهر در مدت عده، حق رجوع است این حق فقط جزء اختیارات شوهر است و تابع تشریفات خاصی است و با هر بیان و اقدامی که حکایت از رجوع کند محقق میشود و بلافاصله زن نیز مکلف به انجام وظایف زناشویی است.

آیا میدانید؟
طلاقی که از طرف دادگاه به تقاضای زوجه به علت عسر و حرج صادر میشود طلاق بائن است و مرد حق رجوع ندارد.

آیا میدانید؟
هر گاه طلاق در شرایط ذیل صادر شود، طلاق بائن است و مرد حق رجوع ندارد
1- طلاقی که قبل از زناشویی واقع گردد
2- طلاق زن یائسه
3- طلاق خلع و مبارات ( یعنی طلاقی که زوجه در قبال طلاق مالی را به زوج ببخشد و کراهت از طرف زوجه یا از هر دو طرف باشد) سومین طلاق بعد از سه وصلت پی در پی که موجب حرمت زن میشود

آیا میدانید؟
افرادی که خود را صاحب حق میدانند اما توان و تمکن مالی برای پرداخت هزینه دادرسی را ندارند میتوانند درخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی نمایند.

آیا میدانید؟
اگر شخص بتواند اعسار خود را در دادگاه ثابت نماید میتواند از تمام یا قسمتی از هزینههای دادرسی معاف شده و از وکیل مجانی استفاده نماید.

آیا میدانید؟
اگر پس از صدور حکم اعسار معلوم شودکه مدعی اعسار به دروغ خود را معسر اعلام کرده است به مجازات حبس محکوم خواهد شد.

آیا میدانید؟
اگر پس از صدور حکم اعسار معلوم شود شهود به دروغ به نفع معسر شهادت دادهاند شهود نیز به حبس محکوم میشوند.

آیا میدانید؟
برابر قانون آزار و اذیت زنی که باردار است و چنانچه موجب سقط جنین شود جرم است.

آیا میدانید؟
قانونگذار کسانی که زن حامله را به سقط جنین راهنمایی میکنند چه پزشک باشد و چه فرد عادی،قابل تعقیب و مجازات میداند.

آیا میدانید؟
چنانچه پزشک غیر از موارد مجاز از نظر قانونی، اقدام به سقط جنین کند به مجازات حبس از 2 تا 5 سال محکوم، و ملزم به پرداخت دیه جنین خواهد شد.

آیا میدانید؟
درخواست صدور مجوز سقط جنین فقط هنگامی پذیرفته میشود که جهت درمان بوده و قبل از 4 ماهگی جنین به درخواست زوجین و با معرفینامه پزشک نتایج آزمایشات پزشکی به اداره کل پزشکی قانونی استان تقدیم میشود.

آیا میدانید؟
اگر مادر در غیر از موارد قانونی جنین خود را سقط کند باید دیه آن را بپردازد.

آیا میدانید؟
در امور مدنی خواهان و خوانده در هر مرحله از دادرسی میتوانند دعوی خود را از راه سازش خاتمه دهند ولیکن این سازش باید در دفتر اسناد رسمی و یا در دادگاه تنظیم شود.

فریب دادن طرف مقابل در ازدواج


اگر هر یک از زوجین(زن و شوهر) قبل از عقد ازدواج طرف مقابل خود را به امور غیر واقعی مانند داشتن تحصیلات دانشگاهی، داشتن پول داشتن موقعیت اجتماعی یا شغل و پست خاص یا مجرد بودن فریب دهد به شش ماه تا دو سال محکوم می شود. برای مثال مردی به خواستگاری می رود و می گوید استاد دانشگاه هستم یا دارای مدرک لیسانس هستم یا اینکه هنوز ازدواج نکرده ام و مانند آنها ولی دروغ گفته باشد و بعد از ازدواج معلوم شود که دروغ گفته است به مجازات بالا محکوم می شود زن نیز اگر قبل از ازدواج طرف خود را فریب داده باشد و امور خلاف واقع را بیان کرده باشد مانند اینکه من پزشک یا وکیل هستم یا دارای مدرک لیسانس یا بالاتر هستم و غیره به مجازات بالا محکوم می شود.

اقامه دعوی کیفری

اقامه دعوی کیفری

( شروع به تعقیب – تنظیم شکوائیه و سیر آن )

مقدمه

پس از وقوع جرم و مشخص شدن دادگاه یا دادسرای صلاحیت دار می بایست تعقیب جرم و متهم یا متهمین نیز آغاز شود لیکن شروع تعقیب و تحقیقات منوط به تحقق شرایطی است که در این راهنما به صورت ساده و مختصر به آنها خواهیم پرداخت .

1- داشتن اهلیت

در جرائمی که تعقیب آن منوط به شکایت شخص زیان دیده از جرم است شخص باید اهلیت داشته باشد .در قوانین ایران ملاک اهلیت سن 9 سال برای دختران و 15 سال برای پسران می باشد ولی با توجه به اینکه سن رشد در زن ومرد 18 سال می باشد معمولا رویه عملی دادگاهها نیز همان 18 سال می باشد .در صورتیکه متضرر از جرم بعلت صغر سن اهلیت نداشته باشد شکایت مربوطه می بایست توسط ولی یا قیم وی بعمل آید .

2- شکایت شاکی

جرائمی هستند که فقط با شکایت شاکی قابل تعقیب هستند و فاقد جنبه های عمومی جرم مانند جرم افترا ، توهین و فحاشی و... در این گونه جرائم بلافاصله پس از تقدیم شکوائیه از طرف شاکی به دادسرا تعقیب و تحقیقات شروع می شود البته در تنظیم شکوائیه می بایست مواردی رعایت شود که در این راهنما به آنها اشاره خواهد شد .

3- اعلام و اخبار ضابطین دادگستری

در جرائم عمومی وغیر قابل گذشت با اعلام وگزارش ضابطین دادگستری نیز تعقیب جرائم مربوطه آغاز خواهد شد . ضابطین دادگستری در حال حاضر همان مامورین نیروی انتظامی هستند مضافا اینکه براساس برخی قوانین خاص مامورین دیگری مانند نیروهای مقاومت بسیج ، پاسداران انقلاب اسلامی و... نیز بعنوان ضابطین دادگستری معرفی شده اند ، در جرائم مشهود مراتب را به دادستان منعکس می نمایند .

شکوائیه

شکوائیه را میتوان در کاغذ معمولی تنظیم نمود و احتیاجی به تهیه فرم خاصی نمی باشد . در تنظیم شکوائیه باید نکات ذیل رعایت شود :

1- نام و نام خانوادگی ، نام پدر و نشانی دقیق شاکی

2- موضوع شکایت با ذکر تاریخ ومحل وقوع جرم

موضوع شکایت همان عنوان جرمی است که اتفاق افتاده است که تاریخ آن و همچنین تاریخ ارائه شکوائیه نیز باید مشخص شود .محل وقوع جرم نیز می بایست حتما قید شود چون از لحاظ تشخیص دادسرا یا دادگاه صلاحیت دار اهمیت دارد .

3- ضرر وزیان مالی که به مدعی وارد شده و قابل مطالبه می باشد .

ضرر و زیانی که در اثر جرم به مجنی علیه وارد شده می بایست در شکوائیه قید شود و بهتر است شاکی از دادگاه درخواست تامین ضرر و زیان وفق ماده 74 آئین دادرسی کیفری نماید البته در هر حال تقدیم دادخواست ضرر و زیان الزامی می باشد .

4- مشخصات ونشانی مشتکی عنه (متهم) یا مظنون در صورت امکان در متن شکوائیه علاوه بر مشخصات و نشانی شاکی می بایست مشخصات و نشانی متهم یا مظنونین احتمالی نیز قید شود . چنانچه متهم نشانی نداشته باشد نیز باید متواری یا مجهول المکان بودن متهم یا متهمین در شکوائیه قید شود .

5- ادله و اسامی و مشخصات و نشانی شهود و مطلعین و در صورت امکان چنانچه در زمان وقوع جرم شاهد یا مطلع یا دلایل خاص و موثری داشته باشد باید در متن شکوائیه قید شود .پس از درج موارد فوق الذکر و تکمیل شکوائیه شاکی می بایست آنرا با قید تاریخ امضا نموده و به دادسرا یا دادگاه مربوطه ارائه نماید .دادسرا یا دادگاه فوق فوق نیز با ارجاع شکوائیه به ضابطین دادگستری و انجام تحقیقات مربوطه و تکمیل آن پرونده را بررسی و حکم یا قرار مقتضی صادر خواهند نمود . ذیلا یک پرونده فرضی و تنظیم و ارائه شکوائیه در خصوص جرم توهین و فحاشی جهت آگاهی کامل ارائه میگردد .

پرونده فرضی

آقای احمد گلستانی فرزند محمد در تاریخ 10/7/1382 با آقای حسن کیانی فرزند علی که با هم شریک تجاری بودند پس از پاره ای اختلافات مربوط به شراکت با یکدیگر در میدان نور تهران درگیری لفظی پیدا نموده و آقای کیانی در حضور چند نفر دیگر اقدام به فحاشی و توهین و بکار بردن الفاظ رکیک نسبت به آقای گلستانی می نماید و پس از چند دقیقه با وساطت اطرافیان از یکدیگر جدا می شوند . آقای گلستانی که فرد محترمی می باشد برای احقاق حق خود و احیای آبروی از دست رفته جهت مجازات نمودن آقای کیانی می بایست شکوائیه ای را به شرح ذیل تنظیم و به دادسرای محل وقوع جرم که در فرض فوق دادسرای صادقیه می باشد ارائه نماید .


شکوائیه
بسمه تعالی
موضوع : جرم توهین و فحاشی
ریاست محترم دادسرای صادقیه
باسلام
احتراما باستحضار می رساند در تاریخ 10/7/1382 در محل ( نشانی محل وقوع جرم ) آقای حسن کیانی نسبت به اینجانب احمد گلستانی به نشانی ... با بکار بردن الفاظ توهین وفحاشی نموده اند . لذا از آن مقام محترم تقاضای تعقیب نامبرده و مجازات اسلامی را دارم . ضمنا آقایان ... را به عنوان شاهد موضوع فوق الذکر معرفی می نمایم که عند اللزوم حاضر به شهادت نیز می باشند .
مشخصات و نشانی متهم .........................
تاریخ امضاء


بهتر است جهت تسریع در امر تحقیقات استشهادیه ای نیز توسط شاهدان واقع تنظیم وپس از امضاء تصویر آن به ضمیمه شکوائیه به دادسرا تقدیم شود . پس از ثبت و ارجاع شکوائیه و انجام تحقیقات و احضار متهم و بازجوئیهای لازم توسط ضابطین دادگستری پرونده تکمیل و مجددا در اختیار دادستان قرار می گیرد .دادستان پس از مطالعه پرونده می تواند شخصا به آن رسیدگی کند یا اینکه آنرا به یکی از دادیاران یا بازپرس ارجاع دهد . دادیار یا بازپرس در صورتیکه پرونده تکمیل باشد موضوع اتهام را به متهم تفهیم می نماید و سپس برای تضمین حضور به موقع او نزد مراجع قضائی از او تامین متناسب اخذ می نماید . در مورد چنین جرمی معمولا این تامین کفالت یا وثیقه می باشد . جامعه بشری همانند ارگانیسمی زنده می ماند که دارای موقعیتی نظام وار و هماهنگ است .یعنی زمانی که انسان زندگی گروهی را برمی گزیند نظام را تجربه می کند .پس از بوجود آمدن دولت این نظم در بند بند زندگی انسانها و تحت لوای قانون و مقررات قرار می گیرد . انسان نظم قانونی را میپذیرد تا بتواند در جامعه خود منظم وهماهنگ عمل کند . در این مسیر همگرائی سازمانهای دولتی در طبیعی جلوه دادن زندگی اجتماعی نقش بسزائی دارد . زیرا در غیر این صورت تعارضاتی نمایان می شود که بی شک در رفتار آدمیان نمود خواهد یافت .

چگونگی طرح دعوی در دیوان عدالت اداری

چه بسیار سازمانهای دولتی که با وضع تصویب نامه ها و آئین نامه های مخالف قانون پا را از حدود اختیارات قانونی خود فراتر نهاده واز طریق به حقوق اشخاص تجاوز نموده اند . از اینرو برای نظارت و کنترل عملکرد سازمانهای دولتی و جلوگیری از تجاوزات مامورین و مجریان آن ، وجود مرجعی که ضامن اجرای عدالت و قانون در جامعه باشد احساس گردید . از اینرو دیوان دیوان عدالت اداری با توجه به اصول 171 و 173 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در تشکیلات قوه قضائیه بوجود آمد . در قانون اساسی از دیوان عدالت اداری به عنوان یک مرجع دادرسی نام برده شده است ، وظیفه این دیوان در دو محور خلاصه می شود :


اول : رسیدگی به شکایات ، تظلمات و اعتراضات شهروندان نسبت به مامورین واحدهای دولتی یا آئین نامه های دولتی و بازپس گیری حقوق آنها . بر این اساس دیوان عدالت اداری نهادی است که بر آرای صادر شده در مراجع شبه قضائی ( مراجع دادرسی خارج از قوه قضائیه ) نظارت و به اعتراضها و شکایتهای مردم در این خصوص رسیدگی می کند . از جمله این مراجع عبارتند از دادگاههای اداری ، هیئتهای بازرسی و کمیسیونهایی مانند کمیسیونهای مالیاتی شورای کارگاه هیئت حل اختلاف کارگر وکارفرما ، کمیسیون موضوع ماده 100 قانون شهرداریها ، کمیسیون موضوع ماده 56 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها ومنابع طبیعی .

محور دوم فعالیتهای دیوان عدالت اداری مانند دیوان عالی کشور ایجاد وحدت رویه قضائی است .

اعمال و اقدامات دولتی وقتی دارای ارزش واعتبار است که موافق موازین قانونی باشد . زیرا عمل خلاف قانون نتیجه ای جز ضرر و زیان عمومی در برندارد . در چنین مواردی هرشخص می تواند از تصویب نامه ها و آئین نامه های دولتی مخالف قانون به دیوان عدالت اداری شکایت کند ولازم نیست که شاکی ذی نفع باشد بلکه هر شخصی صرف نظر از شغل ، اقامتگاه وموقعیت اجتماعی می تواند از مصوبات دولتی خلاف قانون به دیوان عدالت اداری شکایت نماید .

بدنبال طرح شکایت و ارجاع به یکی از شعب دیوان تبادل لوایح بعمل آمده و پس از وصول لایحه جوابیه طرف شکایت به دیوان عدالت اداری در صورتی که شکایت وارد تشخیص داده شد حکم به ابطال آن بخشنامه یا دستورالعمل و..... صادر می گردد .همچنین در صورتی که تجاوز دولت از حدود وظایف قانونی در اجرای وظایف اداری و اجرائی باعث تضییع حقوق شخصی شود این موضوع نیز قابل شکایت در دیوان عدالت اداری است و فرقی نمی کند که این شخص کارمند دولت باشد و علیه او در هیئتهای رسیدگی به تخلفات اداری رای قطعی صادر شده باشد و یا هر شخص دیگر که تحت هر عنوان حقوق او تضییع گردیده . این شخص می تواند علیه نهاد یا ارگان دولتی مربوط به دیوان اداری شکایت کند .البته در این مورد شاکی حتما باید ذی نفع باشد .مرجع مزبور زمانی اجازه رسیدگی دارد که موضوع در مراجع شبه قضائی اداری طرح و پس از طی مراحل قانونی به صدور رای قطعی در ماهیت قضیه ختم شده باشد .قابل ذکر است که مراجع شبه قضائی اداری غالبا در دل دستگاههای اجرائی کشور به موجب قانون تشکیل شده و با صلاحیت خاص انجام وظیفه می کند و در زنجیره یا سلسله مراتب قضائی قرار نداشته و قوه قضائیه در راه اندازی و اقدامات آنها اساسا دخالت ندارد و به کسانی که در چنین مراجعی رای صادر می کنند قضات حرفه ای نمی گویند .

به عنوان مثال شکایت کارگر از کارفرما و بالعکس یا شکایت از آرای هیئتهای تشخیص قابل طرح در دیوان عدالت اداری نمی باشد . دیوان عدالت اداری زیر نظر رئیس قوه قضائیه تاسیس گردیده و در تهران مستقر است . دارای 22 شعبه بدوی و 10 شعبه تجدید نظر می باشد .

شعبات دیوان عدالت اداری در دو ساختمان مستقر می باشند .

شعبات بدوی در ساختمان واقع در پارک شهر – خیابان بهشت .

شعبات تجدید نظر در ساختمان واقع در خیابان جمهوری – خیابان رم.

صلاحیت و حدود اختیارات دیوان عدالت اداری

به موجب ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری ، صلاحیت و حدود اختیارات دیوان به قرار زیر است :

رسیدگی به شکایات و تظلمات و اعتراضات اشخاص حقیقی یا حقوقی از :

الف : تصمیمات و اقدامات مامورین واحدهای دولتی اعم از وزارتخانه ها و سازمانها و موسسات و شرکتهای دولتی و شهرداریها و تشکیلات و نهادهای انقلابی و موسسات وابسته به آنها .

ب : تصمیمات و اقدامات مامورین واحدهای مذکور در بند الف در امور راجع به وظایف آنها .

پ : آئین نامه ها و سایر نظامات و مقررات دولتی و شهرداریها از حیث مخالفت مدلول آنها با قانون واحقاق حقوق اشخاص در مواردی که تصمیمات یا اقدامات مذکور به علت برخلاف قانون بودن آن ویا عدم صلاحیت مرجع مربوط یا تجاوز و سوء استفاده از اختیارات یا تخلف در اجرای قوانین و مقررات یا خودداری از انجام وظایفی که موجب تضییع حقوق اشخاص می شود .رسیدگی به اعتراضات و شکایات از آراء و تصمیمات قطعی دادگاههای اداری ، هیئتهای بازرسی و کمیسیون هایی مانند کمیسیون مالیاتی ، شورای کارگاه ، هیئت حل اختلاف کارگر و کارفرما ، کمیسیون موضوع ماده 100 قانون شهرداریها ، کمیسیون ماده 56 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و منابع طبیعی منحصرا از حیث قوانین و مقررات یا مخالفت با آنها رسیدگی به شکایات قضات و مشمولین قانون استخدام کشوری و سایر مستخدمین واحدها و موسسات مذکور در بند یک و مستخدمین موسساتی که شمول این قانون نسبت به آنها محتاج ذکر نام است اعم از لشکری و کشوری از حیث تضییع حقوق استخدامی .

تبصره 1 – تعیین میزان خسارت وارده از ناحیه موسسات واشخاص مذکور بندهای 1و2 این ماده پس از تصدیق دیوان عدالت اداری به عهده دادگاه عمومی است .

تبصره 2 – تصمیمات وآرا دادگاهها و سایر مراجع قضائی دادگستری و نظامی و دادگاههای انتظامی قضات دادگستری و ارتش قابل شکایت در دیوان عدالت اداری نمی باشد.

تبصره 3 - پرونده هایی که برای رسیدگی به شکایات مربوط به این بند در دادگاههای عمومی یا دیوان عالی کشور مطرح است و تا تاریخ تشکیل دیوان منتهی به صدور حکم نگردیده است به دیوان عدالت اداری احاله خواهد شد .

چنانچه حقوق قضائی کارکنان به وسیله هیاتهای رسیدگی به تخلفات اداری یا اعمال مدیریت تضییع گردد کارکنانی که از این لحاظ شکایت داشته باشند در صورت صحت شکایت ، دیوان عدالت اداری تصمیم یا رای هیاتهای مذکور را باطل و بی اثر خواهد کرد .

فهرست نهادها و موسسات عمومی غیر دولتی

شهرداریها و شرکتهای تابعه آنها مادام که بیش از 50 درصد سهام و سرمایه آنها متعلق به شهرداریها باشد

· بنیاد مستضعفان

· هلال احمر

· کمیته امداد امام خمینی

· بنیاد شهید انقلاب اسلامی

· بنیاد مسکن انقلاب اسلامی

· کمیته ملی المپیک ایران

· بنیاد 15 خرداد

· سازمان تبلیغات اسلامی

· سازمان تامین اجتماعی

· بنیاد امور بیماریهای خاص

· فدراسیون های ورزشی آماتوری جمهوری اسلامی ایران

· موسسه های جهاد نصر ، جهاد استقلال و جهاد توسعه زیر نظر جهاد سازندگی

به موجب آرا ء وحدت رویه دیوان عدالت اداری ، شکابت علیه واحدهای زیر نیز در صلاحیت دیوان عدالت اداری می باشد:

· شرکت ایران خودرو

· شرکت خانه سازی ایران

· مرکز گسترش خدمات تولیدی و عمرانی

· شرکت آلومینیوم پارس

· آرای صادره از شورای عالی ثبت

· آرای سازمان تعزیرات حکومتی

· بنیاد مستضعفان

· شرکتهای آب و فاضلاب

· شورای شهر و روستا و مصوبات آنها

اقامه دعوی در دیوان عدالت اداری

طرح دعوی در دیوان عدالت اداری مستلزم تقدیم دادخواست است . دادخواست فرم چاپی و رسمی است که متن شکایت و مشخصات مورد نیاز بایستی به زبان فارسی و خط خوانا باشد . شاکی یا نماینده قانونی او باید دادخواست و رونوشت یا تصویر خوانای مصدق مدارک را به تعداد طرف شکایت به اضافه یک نسخه نوشته و پس از امضاء یا اثر انگشت به وسیله دفتر شعب دیوان یا دفتر یکی از دادگاهها یا دفتر اسناد رسمی یا شورای محلی یا یکی از ادارات دولتی یا نهادهای انقلابی ودر مورد افراد مقیم خارج از کشور به وسیله مامورین کنسولی جمهوری اسلامی ایران گواهی نماید . موضوع شکایت و خواسته باید منجز و بدون ابهام باشد . در صورت وجود ابهام شاکی مکلف است ظرف پنج روز از تاریخ ابلاغ اخطاریه دیوان نسبت به رفع ابهام اقدام نماید والا دادخواست در قسمتی که مبهم است از طرف دیوان رد می شود و سپس شاکی می تواند پس از رفع ابهام تجدید دادخواست نماید .

اصالة العموم


اصالة العموم در جایی کاربرد دارد که لفظ عامی بیان شود و در این که آیا از آن عموم اراده شده یا نه، تردید شود؛ به بیان دیگر، هر گاه گوینده، لفظ عامی را به کار برد، اما این شک پدید آید که آیا او معنای عام را اراده کرده یا در کلام خود مخصص آورده است، می توان با تمسک به اصالت عموم، احتمال تخصیص را نفی و به عموم آن عمل کرد تا وقتی که وجود مخصص برای عام، محرز گردد.
برای مثال، هر گاه گفته شود: " از همه دانشمندان عیادت کن " و تردید شود که آیا منظور گوینده، تمام دانشمندان با هر نوع تخصصی است یا تنها دانشمندان دینی مراد است، در این صورت با اجرای اصالت عموم، مخاطب باید به عیادت تمام دانشمندان برود.

اختلافات مربوط به پارکینگ اپارتمانها

یکی از مسایلی که غالباً در ساختمان ایجاد اختلاف می نماید پارکینگ ساختمان است . این اختلاف صور گوناگونی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود :
یک – ساختمانی احداث شده و تعدادی از واحدها ( مثلاً ثلث واحدها) دارای پارکینگ مشاعی اند و دو ثلث بقیه واحدها فاقد پارکینگ می باشند. از لحاظ اتخاذ تصمیمات راجع به اداره ساختمان ، اکثریت با مالکینی است که فاقد پارکینگ اند. تعدادی از این اکثریت اتومبیل خود را در محل پارکینگ واحدهائی که مالک پارکینگ مشاعی اند ، متوقف می کنند. چون مالکان دارای پارکینگ در اقلیت اند ، نمی توانند در مجمع عمومی مالکان ساختمان نسبت به طرز اداره ساختمان از جمله موضوع پارکینگ نظرات و منویات خود را به تصویب برسانند. در نتیجه مالکانی که فاقد پارکینگ اند ( اکثریت )از این موقعیت سوء استفاده نموده و به پارکینگ اقلیت تجاوز می کنند. در این حالت مالکان دارای پارکینگ می توانند منفرداً یا متفقاً با مراجعه به دادگاه از کسانی که حق استفاده از پارکینگ را ندارند به جرم تصرف عدوانی شکایت کنند.
دادگاه با رویت مدارک و اسناد مالکیت دو طرف ، مالک متجاوز به پارکینگ را محکوم می نماید. زیرا کسی که حق استفاده از پارکینگ را ندارد نمی تواند بطور غیر قانونی به پارکینگ دیگری تجاوز کند. حتی تصمیماتی هم که از سوی اکثریت در مورد استفاده از پارکینگ علیه اقلیت بطور غیر قانونی اتخاذ شده از طریق دادگاه قابل ابطال است.
دو – در یک مجموعه ساختمانی بعضی دارای حق استفاده از پارکینگ اعم از اختصاصی یا مشاعی می باشند و بعضی دیگر فاقد چنین حقی اند. اما جایی از قسمتهای مشترک ساختمان اعم از سقف یا حیاط وجود دارد که اگر چه به عنوان پارکینگ در اسناد و مدارک قید نشده ، لکن به عنوان پارکینگ . توقف اتومبیل می توان از آن استفاده کرد. مع هذا بعضی از مالکان با توقف اتومبیل در آن جا مخالفند زیرا آن قسمت جزو مشترکات و مشاعات ساختمان محسوب می شود. آیا مخالفت آنها قانونی است یا نه ؟ آیا کسانی که فاقد حق استفاده از پارکینگ می باشند می توانند در آن قسمت ها اتومبیل خود را متوقف کنند ؟ پاسخ منفی است . چه ، اولاً آنها در سند مالکیت خود حق استفاده از پارکینگ را ندارند و ثانیاً بدون اذن سایر مالکان که دارای مالکیت مشاعی در قسمتهای مشترک ساختمان اند ، نمی توانند به توقف اتومبیل خود در سایر قسمت ها که به عنوان پارکینگ شناخته نشده است ، مبادرت ورزند. چنانچه مالکان فاقد پارکینگ بخواهند بدون اجازه سایرین در قسمت های مزبور اتومبیل خود را متوقف کنند ،مالکان معترض می توانند از طریق دادگاه آنها را از این عمل غیر قانونی بازدارند.
سه – مالک ساختمان قبل از احداث ساختمان یا در اثنای آن ،آپارتمان ها را پیش فروش می کند و در سند عادی تنظیمی ( قولنامه یا مبایعه نامه )برای واحد فروخته شده پارکینگی منظور می کند. اما پس از ساخت و صدور پایان ساختمان بعضی از واحدها فاقد پارکینگ شناخته می شوند. خریدار با توجه به سند عادی که در آن برای او پارکینگ منظور شده بود به مالک اعتراض می کند و مالک ( فروشنده ) قادر به تامین پارکینگ برای خریدار نیست. چه باید کرد؟این مقوله ارتباطی به حقوق مالکان آپارتمان ها ندارد. یعنی فروشنده تعهدی کرده که باید از عهده آن برآید یا به نحو مقتضی خسارات خریدار را که ناشی از نقصان آپارتمان فروخته شده است ، جبران کند یا چنانچه از این حیث جرمی مرتکب شده ، مجازات شود.
چهار – مالک ساختمان ، آپارتمان ها را می سازد و به هنگام ساخت ، قبل یا بعد از آن واحدهای آپارتمانی را طی سند عادی (قولنامه یا مبایعه نامه ) به خریداران واگذار می کند. ولی مالک از مفاد پروانه ساختمان تخلف و بعضی از پارکینگ ها را به واحد آپارتمانی تبدیل می کند.
به هنگام صدور پایان ساختمان معلوم می شود که او از مفاد پروانه ساختمان تخلف کرده است و در نتیجه به استناد تبصره 5 ماده 100 قانون شهرداری (3) با پرداخت جریمه تخلف ساختمانی را برطرف می کند . پس از واگذاری آپارتمانها به خریداران ، آنها متوجه می شوند . که قبلاً طبق پروانه ساختمان برای واحد آنها پارکینگ منظور شده بوده است لکن به ترتیبی که در بالا گفتیم مالک ساختمان پارکینگ های متعلقه را به یک واحد دیگر آپارتمانی تبدیل کرده است ،چه باید کرد ؟
این موضوع فروض مختلفی می تواند داشته باشد :
1- طی اسناد عادی واگذاری ( قولنامه یا مبایعه نامه ) صریحاً ذکر شده که آپارتمان بدون پارکینگ فروخته شده است . در این صورت چون خریدار آپارتمان را بدون پارکینگ خریده لذا قانوناً حق اعتراض ندارد.
2- در اسناد عادی واگذاری مساله پارکینگ مسکوت مانده است . نه تصریح شده به این که آپارتمان خریداری شده دارای پارکینگ است و نه قید شده به این که فاقد پارکینگ می باشد . به نظر می رسد با توجه به پروانه ساختمان خریدار در داشتن پارکینگ ذی حق است و می تواند قلع و قمع آپارتمانی که در محل پارکینگ های متعلقه احداث شده از دادگاه تقاضا نماید.
3- مالک بعد از اخذ پایان ساختمان و صورت مجلس تفکیکی بعض یا تمام پارکینگ ها را به یک یا چندواحد آپارتمانی تبدیل می کند و پس از پرداخت جریمه طبق تبصره 5 ماده 100 قانون شهرداری ، آپارتمان ها را رسماً به خریداران واگذار می کند. در این صورت چون این حق قبلاً طبق پروانه ساختمان برای هر واحد به عنوان پارکینگ شناخته شده بود ، اقدام مالک عمل غیر قانونی تلقی و قابل اعاده به حالت پیشین است . به عبارت دیگر خریداران که مالکان آپارتمان ها می باشند با تقدیم دادخواست به دادگاه قلع و قمع آپارتمان احداثی در محل پارکینگ ها را از دادگاه تقاضا می نمایند و چون تخلف مالک ساختمان محرز است ،لذا دادگاه علی الاصول حکم بر قلع و قمع بنا خواهد داد.

انحصار وراثت چیست؟


تصدیق انحصار وراثت، ورقه‌ای است که قاضی شورای حل اختلاف در آن اموال و دارایی‌های متوفی، تعداد ورثه و همچنین نسبت هر کدام با متوفی را مشخص می‌کند. از همه مهم‌تر اینکه قاضی در این تصدیق، سهم هر یک از ورثه را از اموال متوفی تعیین می‌کند و به تفکیک زیر نام هر کدام را می‌نویسد.

وفات در کنار تولد، ازدواج، طلاق و صاحب فرزند شدن از وقایعی است که لازم است در شناسنامه هر فردی ثبت و ضبط شود. هر چند پس از ثبت وفات، شناسنامه شخص باطل می‌شود اما به این معنا نیست که آثار اعمال و قراردادهای احتمالی او نیز از بین برود، چه اینکه ورثه باید قبل از تقسیم ماترک به تعیین تکلیف وضعیت دیون و بدهکاری‌های او بپردازند. انحصار وراثت تکلیفی است که قانون قبل از هرگونه دستکاری اموال متوفی بر عهده ورثه گذاشته است. اگر می‌خواهید درباره این موضوع بیشتر بدانید مطالعه این بسته را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

انحصار وراثت به چه معناست؟

حتما لفظ انحصار وراثت بارها به گوشتان خورده است، شاید کنجکاو شده­ اید که این لفظ به چه معناست؟ کسی که می‌میرد به احتمال زیاد خانواده‌ای دارد که بعد از مرگ او به استناد قانون از او ارث می‌برند، برای اینکه این ورثه بتوانند در دارایی‌های مورث خود تصرف کنند، باید گواهی انحصار وراثت داشته باشند. مثلا اگر فرزندان متوفی بخواهند به حساب بانکی پدر خود دسترسی پیدا کنند حتما باید این گواهی را داشته باشند.

شاید شما تا به حال گواهی انحصار وراثت را از نزدیک دیده باشید، در این صورت می‌دانید که تصدیق انحصار وراثت، ورقه‌ای است که قاضی شورای حل اختلاف در آن اموال و دارایی‌های متوفی، تعداد ورثه و همچنین نسبت هر کدام با متوفی را مشخص می‌کند. از همه مهم‌تر اینکه قاضی در این تصدیق، سهم هر یک از ورثه را از اموال متوفی تعیین می‌کند و به تفکیک زیر نام هر کدام را می‌نویسد.

برای گرفتن گواهی انحصار وراثت به کجا مراجعه کنیم؟

مرجع صلاحیت‌دار برای صدور گواهی انحصار وراثت شورای حل اختلافی است که آخرین محل سکونت متوفی در آنجا قرار دارد. مطابق ماده 20 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی، دعاوی مربوط به ترکه متوفی در دادگاه محلی اقامه می‌شوند که آخرین اقامتگاه متوفی در ایران، در آن محل بوده است. اگر هم آخرین اقامتگاه متوفی معلوم نیست، رسیدگی در صلاحیت دادگاهی است که آخرین محل سکونت متوفی در ایران در آن حوزه بوده است. بنابراین اگر شخصی در طول مدت زندگی خود در شهرهای مختلف سکونت داشته باشد و برای مثال آخرین محل سکونتش اصفهان باشد، پس از فوت، شورای حل اختلاف اصفهان صلاحیت صدور گواهی انحصار وراثت را خواهد داشت هر چند که شخص در شهر دیگری فوت کرده باشد یا اموال وی در استان دیگری باشد.

چه کسانی می‌توانند در خواست انحصار وراثت کنند؟

معمولا یک یا چند تن از ورثه درخواست صدور گواهی انحصار وراثت می‌کنند، هم چنین هر ذی‌نفعی (کسی است که در اموال متوفی نفع دارد)، مانند طلبکار متوفی (مثلا کسی که متوفی در وجه او چک کشیده است، به میزان مبلغ چک در اموال متوفی نفع دارد) یا کسی که متوفی به نفع او وصیت کرده (موصی له) یا کسی که از سوی متوفی مامور اجرای وصیت شده است (وصی) می‌توانند درخواست صدور گواهی انحصار وراثت کنند. مخالفت یا همکاری نکردن یک یا چند تن از ورثه به هر دلیلی که باشد مانع رسیدگی و صدور گواهی انحصار وراثت نیست.

امروزه افراد گرفتاری‌ها و مشغله‌های زیادی در زندگی روزمره خود دارند، نظر به این مساله و صلاحدید قانون گذار، لزومی ندارد که همه وراث به شورای حل اختلاف مراجعه کنند، همین که یکی از وراث برای گرفتن گواهی اقدام کند کفایت می‌کند، البته باید مدارک لازم را به همراه داشته باشد.

چه مدارکی برای انحصار وراثت لازم است؟

وقتی تصمیم گرفتید برای گرفتن گواهی انحصار وراثت به شورای حل اختلاف بروید باید بدانید که حتما برخی مدارک را همراه خود داشته باشید وگرنه شورا از انجام درخواست شما معذور خواهد بود. اصلی‌ترین و مهم‌ترین مدرکی که نباید فراموش کنید، شناسنامه و گواهی فوت متوفی هستند.

پس از فوت متوفی و تایید پزشک مربوطه، اداره ثبت احوال، شناسنامه متوفی را باطل می‌کند و گواهی فوت صادر می‌کند. ارایه اصل گواهی فوت و کپی آن به شورا نیز الزامی است.

دومین مدرکی که لازم است حتما به همراه داشته باشید استشهادیه محضری است. اسامی تمامی وراث در فرم مخصوصی که به وسیله دادگستری در اختیار آن‌ها قرار داده می‌شود نوشته می‌شود و به وسیله دو نفر از اشخاصی که وراث و متوفی را می‌شناسند در دفتر اسناد رسمی امضاء و امضای آن‌ها نیز توسط دفاتر اسناد رسمی گواهی می‌شود. شما باید قبل از مراجعه به شورا این استشهادیه را آماده کرده باشید.

مدرک بعدی که حتما باید به همراه داشته باشید، رسید گواهی مالیاتی است(مالیات بر ارث). وراث یا ولی یا امین یا قیم یا نماینده قانونی آن‌ها ملزم هستند ظرف مدت ۶ ماه از تاریخ فوت متوفی، اظهارنامه مالیاتی مخصوص را که حاوی تمام اقلام ماترک با تعیین قیمت زمان فوت و همچنین مطالبات و بدهی‌ها تهیه و تکمیل کنند و به اداره مالیات تسلیم کنند. بعد از اینکه مالیات پرداخته شد، از اداره مالیات رسید پرداخت مالیات بر ارث را دریافت کنید و نزد خود نگه دارید.

نکته‌ای که حتما باید به آن توجه کنید این است که هر کدام از وراث که به شورا می‌رود و قصد اقدام دارد باید کپی برابر اصل شده شناسنامه همه وراث را به همراه داشته باشد، یعنی علاوه بر شناسنامه خود کپی برابر اصل شناسنامه وراث دیگر را نیز تهیه و به دفتر شورا تقدیم کند. ارایه اصل شناسنامه‌ها برای ملاحظه توسط مدیر دفتر شورا نیز الزامی است.

بعد از اینکه تمام مدارک گفته شده را آماده کردید حالا نوبت به تنظیم یک دادخواست می‌رسد. شما باید از شورا برگ دادخواست دریافت کنید و بعد از اینکه دادخواست را پر کردید تمام مدارک را به آن ضمیمه کنید و به شورای حل اختلاف محل سکونت متوفی مراجعه کنید. هرگز فراموش نکنید که اگر متوفی وصیت نامه هم داشته باشد شما باید وصیت نامه او را نیز به دادخواست ضمیمه کنید.

انحصار وراثت برای اقلیت‌های مذهبی

اگر متوفی از اقلیت‌های مذهبی خاص باشد باید تقسیم نامه ارث هم داشته باشد چون نحوه تقسیم ارث در هر مذهبی با دیگر مذاهب متفاوت است. شورا بر اساس قواعد تقسیم ترکه در مذهب او گواهی انحصار وراثت صادر می‌کند. پس اگر متوفی از اقلیت‌هاست باید تقسیم نامه ارث را هم به دادخواست ضمیمه کنید.

روند رسیدگی به درخواست شما در شورا

بعد از اینکه شما مدارک را به شورا دادید، مدیر دفتر مدارک را بررسی می‌کند تا نقصی نداشته باشد سپس دادخواست شما را ثبت می‌کند و در نوبت رسیدگی قرار می‌دهد. پس از ملاحظه اسناد و مدارک تقدیمی، درخواست متقاضی را یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشار یا محلی آگهی می‌کند که هزینه نشر آگهی نیز به عهده متقاضی است. پس از گذشتن یک ماه از تاریخ نشر آگهی در صورتی که کسی اعتراضی نداشته باشد، شورا با توجه به دلایل و اسناد ارایه شده، گواهی انحصار وراثت که شامل تصدیق وراثت، تعیین تعداد وراث و نسبت آن‌ها با متوفی می‌شود را صادر می‌کند.

الم شنگه راه نیندازید!

اگر فرد متقاضی صدور گواهی انحصار وراثت، عمدا اسم یکی از ورثه را در دادخواست ننویسد، وارثی که نامش در دادخواست آورده نشده می‌تواند پیگیری قضایی بکند.قانون در این مورد ضمانت اجرا برای سهل‌انگاری شما در نظر گرفته است و ممکن است شما را طبق قانون تحت تعقیب قرار دهند.

اعتراض به صدور گواهی انحصار وراثت

اگر بعد از نشر آگهی و سپری شدن روند قانونی دادخواست انحصار وراثت، شورا گواهی را صادر کرد، سپس فردی پیدا شد و نسبت به این گواهی اعتراض داشت مثلا مدعی شد که او هم از ورثه آن مرحوم است (مثلا همسر دایم دیگر متوفی است)، حق دارد اعتراض کند و دادگاه به اعتراض او رسیدگی می‌کند.